این نسخه ز گفته بلند اقبال است
مطبوع وپسندیده اهل حال است
گرچه سخن از بلبل وگل گفته ولی
عیبش منما که احسن الاقوال است
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند عرش عظیم
که بر بندگانست لطفش عمیم
به هر کار دانا و بیننده اوست
سخن در دهان آفریننده اوست
نباشد به جز او خدای دگر
به جز درگهش نیست جای دگر
برون آرد از سنگ فیروزه را
مهیا کند رزق هر روزه را
رطب ارد از خار و از نی شکر
پر از نعمت او بود بحر وبر
نگردیده کس آگه از ذات او
شه است او ولیکن همه مات او
بود او خداوند بالا وپست
شد از امر او هستی از نیست هست
رحیم است و رحمان رئوف و رشید
ولی است و والی ودود و وحید
معین است و معطی مبین ومجیر
قدیم است و قادر قوی وقدیر
به فضل وکرم ای خداوند پاک
بیا بگذر از جرم این مشت خاک
بلند از تو گشته است اقبال من
نظر کن ز رحمت بر احوال من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.