گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
بلند اقبال

چون شانه را به طره طرار می کشی

خط خطا به صفحه تاتار می کشی

بر دوش من گذار چه حمال گشته ای

کز مشک تر ز زلف همی بار می کشی

هر گه به راه بادگشائی گره ز زلف

گویا که روح از تن عطار می کشی

من چون کنم که زاهد شب زنده دار را

از یک نگه به خانه خمار می کشی

مختاری ار کشی به توام نیست سرکشی

خط نشان دگر چه به دیوار می کشی

ای دل اگر نه اشتر مستی به راه عشق

تا چندخار می خوری وبار می کشی

از سخت جانیت عجب آید مرا دلا

ز این جورها کز آن بت عیار می کشی

اقبال ما بلندتر آمد ز زلف دوست

ما را ز بس به جانب دلدارمی کشی

 
 
 
مولانا

شاها بکش قطار که شهوار می‌کشی

دامان ما گرفته به گلزار می‌کشی

قطار اشتران همه مستند و کف زنان

بویی ببرده‌اند که قطار می‌کشی

هر اشتری میانه زنجیر می‌گزد

[...]

حافظ

زین خوش رقم که بر گل رخسار می‌کشی

خط بر صحیفه گل و گلزار می‌کشی

اشک حرم نشین نهانخانه مرا

زان سوی هفت پرده به بازار می‌کشی

کاهل روی چو باد صبا را به بوی زلف

[...]

ابن حسام خوسفی

بر گرد مه ز غالیه پرگار می‌کشی

بر طرف روز نقش شب تار می‌کشی

آن روز شد که راز نهان داشتم که باز

رازم چو روز بر سر بازار می‌کشی

زنار زلف آتش عشقت بلا شدند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه