تو راکه گفته ندانم که این چنین باشی
به خصم دوست وبا دوستان به کین باشی
تورا چه غم اگرم کشته بینی اما من
بمیرم از غمت ار بینمت غمین باشی
به حورعین وبه جنت چه حاجت است مرا
که کوی توست بهشت وتوحور عین باشی
بود به ماه دوهفته تو را چه فرق جز اینک
در آسمان بود آن وتو در زمین باشی
من آن زمان که بدیدم رخ تو را گفتم
که آفت دل وجان خصم عقل ودین باشی
به سیر باغ چه حاجت بود تورا که توخود
گل وبنفشه وشمشاد ویاسمین باشی
به قصد صید دل خسته بلنداقبال
کمان کشیده ز ابروی و در کمین باشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.