یا رب آن عمر ز من رفته به من بازرسان
آن گرانمایه درم را به عدن بازرسان
نه دل اندربر من باشد ونه دلبر من
دلبرم را به بر ودل بر من بازرسان
تا که گل شد زچمن روی چمن گشت چومن
صوت بلبل به گل وگل به چمن بازرسان
روز وشبناله کشددل به برم چون ناقوس
بت کافر دل ما را به شمن بازرسان
عهدکردم که کنم جان به نثار قدمش
به منش تا رمقی هست به من بازرسان
نشکنم عهد به زلفش قسم انشاء الله
یا ربم زود به آن عهد شکن بازرسان
گشت چون نافه دل تنگ من از غم پرخون
آهوی وحشی ما را به ختن بازرسان
بکن از وصل رخ یار بلنداقبالم
آن سفرکرده ما را به وطن بازرسان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان
وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان
دل آزرده ما را به نسیمی بنواز
یعنی آن جان ز تن رفته به تن بازرسان
ماه و خورشید به منزل چو به امر تو رسند
[...]
یا رب آن یوسف گم گشته به من بازرسان
تا طربخانه کنی بیت حزن بازرسان
ای خدایی که به یعقوب رساندی یوسف
این زمان یوسف من نیز به من بازرسان
رونقی بی گل خندان به چمن بازنماند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.