گنجور

 
بلند اقبال

روز است وآفتاب است شمع و چراغ جوئیم

دلبر بر دل ماست واز اوسراغ جوئیم

غافل که خضر بر خلق از حق دلیل راه است

ما گمرهان دلیل راه از کلاغ جوئیم

نرگس بنفشه سنبل نسرین ولاله وگل

در پیش دلبر وما از صحن باغ جوئیم

باشدعلاج هر درد از شربت لب دوست

ما دردخویشتن را درمان ز داغ جوئیم

درروزگار نبودجز نامی از فراغت

ما رانگر که دایم از وی فراغ جوئیم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode