گفتم این شور من ازچیست بگفت از نمکم
گفتمش پیشتر آ تا نمکت را بمکم
زهره ای در بر من یا قمری یا خورشید
دانم این قدر که از روی تورشک فلکم
ز اشک ورخ ساخته ام سیم و زیر پاک عیار
امتحانی بکن ای دوست بزن بر محکم
نه توگفتی دهی ار جان دهمت یک دوسه بوس
دادمت جان نه سه دادی نه دو دادی نه یکم
بی تو ای دوست اگر جای دهندم به بهشت
همچنان است که منزل بود اندر درکم
دامن وصل بتم را به کف آرم روزی
روزگار ار مدد وبخت نماید کمکم
مگر از ره بردم طره طرار بتی
ورنه زاهد نزندراه زتحت الحنکم
تا ز عشق رخت ای دوست بلنداقبالم
نه عجب گر به فلک وصف بگوید ملکم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.