فغان که دل به برم خون شد ازجفای فراق
خدا به داد دل من دهد سزای فراق
روای طبیب مده درد سر مرا وبه خویش
که غیر مرگ نباشد دگر دوای فراق
فراق را نمک ما دودیده کور کند
که تا یکی کشد از هر طرف عصای فراق
اگر فراق بمیرد ز دیده خون باریم
من از برای دل خود دل از برای فراق
بقای هیچ کسی نیست در فنای کسی
ولی بقای دل ما است در فنای فراق
نوای نی عجب امشب به گوش جانسوز است
مگر که نائی ما می زند نوای فراق
فراق یار چو آید ز پیش یار سزد
که درز اشک نمایم نثار پای فراق
قلم بسوخت چوانگشت اندر انگشتم
چوخواستم بنویسم زماجرای فراق
مدام ذکر دلش این بود بلنداقبال
که دور ساز خدایا زما قضای فراق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج ناشی از فراق و جدایی است. شاعر از عمیقترین احساسات خود در مورد دوری معشوق سخن میگوید و به این نکته اشاره میکند که هیچ درمانی جز مرگ برای این درد وجود ندارد. فراق همچون نمکی است که دل را میسوزاند و او از شدت غم و اندوه به نینوازی متوسل میشود. شعر به نوعی ستایش از عشق و فراق است، و شاعر در نهایت خواستار دادخواهی خداوند است تا از این جدایی رهایی یابد.
هوش مصنوعی: آه و زاری که دل من از درد فراق خدا به شدت گرفته است. ای کاش به داد دل من برسد و به من پاداشی دهد که بهای این جدایی را بپردازم.
هوش مصنوعی: ای طبیب، درد دل مرا با خودت در میان نگذار؛ زیرا غیر از مرگ، درمان دیگری برای دوری و جدایی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: جدایی و دوری به قدری تلخ و زجرآور است که به قول شاعر، میتواند انسان را به صورت مطلق نابینا کند. در این حالت، دیگر هیچ راه نجاتی وجود ندارد و هر طرفی که به آن نگاه کنیم، درد و رنج جدایی را احساس خواهیم کرد.
هوش مصنوعی: اگر دوری از محبوب از میان برود، من به خاطر دل خود، سرشار از اشک میشوم، زیرا دل تنگی به خاطر دوری، برای من مهمتر است.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند با از بین رفتن دیگری باقی بماند، اما دل ما با وجود فراق و جدایی همچنان زنده است.
هوش مصنوعی: امشب صدای نی به قدری زیبا و دلسوز است که انگار نی نوازندهای در حال نواختن آهنگی درباره جدایی و دوری است.
هوش مصنوعی: زمانی که دوری محبوب به سر میرسد، سزاوار است که اشکهام را بر پای جدایی نثار کنم.
هوش مصنوعی: وقتی که خواستم داستان جداییام را بنویسم، قلم به خاطر آتش عشق، مانند انگشتانم سوخت و ناتوان شدم.
هوش مصنوعی: او همواره دعا میکرد که خداوند حکم جدایی را از ما دور کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مباد کس چو من خسته مبتلای فراق
که عمر من همه بگذشت در بلای فراق
غریب و عاشق و بیدل غریب و سرگردان
کشیده محنت ایام و داغهای فراق
اگر به دست من افتد فراق را بکشم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.