عقل را چندی زمن بیگانه می کردند کاش
ساکنم در گوشه میخانه می کردند کاش
زندگی جاودان تا گیرم از سر بعد مرگ
کاسه فرق مرا پیمانه می کردند کاش
بر فروزد هر کجا شمع عذار آن نازنین
اندر آن محفل مرا پروانه می کردندکاش
تا مگر بر گردنم از زلف زنجیری نهند
این پریرویان مرا دیوانه می کردندکاش
تا به دست آید دل جمعی پریشان همچومن
طره طرار او را شانه می کردند کاش
خال جانان دانه است وطره اودام دل
مبتلای دامم از آن دانه می کردند کاش
زلف اورا مار کردندورخش را گنج حسن
هم بلنداقبال را ویرانه می کردندکاش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.