نه با سازهوس جوشد نه برکسب هنرپیچد
طبیعت چون رسا افتد به معنی بیشتر پیچد
به این آشفتگی ما را کجا راحت چه جمعیت
هوای طرهات جای نفس بر دل مگر پیچد
گمان حلقهٔ دام است آن صید نزاکت را
گر از چشم منش تار نگاهی بر کمر پیچد
ز اسباب هوس بر هر چه پیچی فال کلفت زن
گره پیدا کند در هر کجا نی بر شکر پیچد
شب امید طی شد وقت آن آمد که نومیدی
غبار ما ضعیفان هم به دامان سحر پیچد
جنونم داغ شد در کسوت ناموس خودداری
گریبانی چو گل دامن کنم تا بر کمر پیچد
امید عافیت گر هست از تیغ است بسمل را
غریق بحر الفت به که بر موج خطر پیچد
ز سامان تعلقها پریشانی غنیمت دان
همه دام است اگر این رشتهها بر یکدگر پیچد
نزاکتگاه نازکیست یارب کلک تصویرم
دو عالم رنگ گرداند سر مویی اگر پیچد
به رنگ شمع مجنون گرفتار دلی دارم
که زنجیرش گر از پا واکنی چون مو به سر پیچد
به انداز خرام او مباد از خودروی بیدل
که ترسم گردش رنگت عنان ناز درپیچد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کسی تا کی به دامان شب و آه سحر پیچد؟
به تحقیق خبر تا چند در هر بیخبر پیچد؟
نسازد مرگ بی شیرازه اوراق وجودش را
خیال غنچه او هر که را بر یکدگر پیچد
حباب از عهده تسخیر دریا برنمی آید
[...]
عرق بر خویش چون از تاب آن گلبرگ تر پیچد
سرشک از غیرتم در دیده، چون آب گهر پیچد
نقاب افگنده برخوان شرح حال بیزبانان را
که میترسم زبان نامه هم در یکدگر پیچد
نبیند کشتی ما روی آسایش در این دریا
[...]
جنون اندیشهای بگذار تا دل بر هنر پیچد
بهدانش نازکن چندانکه سودایی به سر پیچد
حصول کام با سعی املها برنمیآید
عنان ریشه دشوار است تحصیل ثمر پیچد
نگه محو جمال اوست اما چشم آن دارم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.