بر تپیدنهای دل هم دیدهای واکردنیست
رقص بسمل عالمی دارد تماشاکردنیست
یا به خود آتش توان زد یا دلی بایدگداخت
گر دماغ عشق باشد اینقدرهاکردنیست
از ورقگردانی شام و سحر غافل مباش
زیرگردون آئچه امروز است فرداکردنیست
هرکف خاکی به جوش صدگدازآماده است
یک قلم اجزای این میخانه صهباکردنیست
خاکما خونگشت و خونها آبگردید وهنوز
عشقمیداندکه بیرویتچه با ماکردنیست
حشر آرامی دگر دارد غبار بیخودی
یک قیامت از شکست رنگ برپاکردنیست
بینشانی میزند موج از طلسمکاینات
گر همه رنگ استهم پرواز عنقاکردنیست
حیرتی دادم خبر از پردهٔ زنگار جسم
شاید این آیینه دل باشد مصفاکردنیست
مشرب درد تو دارم سیر عالمکردهام
گر همهٔکقطرهٔخوناست دلجا کردنیست
اضطرابم درگره دارد کف خاکستری
چون سپند از نالهٔ من سرمه انشاکردنیست
قامت خمگشته میگویند آغوش فناست
ناخنیگلکردهام این عقده هم واکردنیست
شخص تصویریم بیدل زکمال ما مپرس
حرف ما ناگفتنی وکار ما ناکردنیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات عمیق و پیچیده عاشقانه و دردهای ناشی از عشق میپردازد. شاعر به تپشهای دل، رقص و حال و هوای عاشقانه اشاره میکند و تأکید میکند که عشق حسی خاص و پر از درد و لذت است. او به غفلت از جریان زمان و تغییرات آن اشاره میکند و بر این باور است که هر لحظه در زندگی معنا و اهمیت خاصی دارد. شاعر ضمن بیان تضادها و ناپایداریهای عشق، میگوید که میتواند از وضعیت کنونی به وضعیت دیگری تغییر کند و عشق حتی در شرایط سخت و دشوار نیز وجود دارد. در پایان، شاعر به این نتیجه میرسد که هر آنچه در دل دارد، قابل بیان و توصیف نیست و این خود راز و دشواریهای عشق است.
هوش مصنوعی: در تپشهای دل، حالتی خاص وجود دارد که شبیه به یک واکنش یا حرکتی زیباست. تماشای رقص یک عاشق زخمی تجربهای عمیق و جالب است.
هوش مصنوعی: یا خودت میتوانی آتش بپا کنی یا باید دل را بسوزانی. اگر عشق واقعی در میان باشد، این کارها چندان دشوار نیست.
هوش مصنوعی: در طول شبانهروز، همیشه به تغییرات و ناپایداریهای زندگی توجه داشته باش. زیرا آنچه امروز تجربه میکنی، ممکن است فردا کاملاً متفاوت باشد.
هوش مصنوعی: هر بخش از زمین به شدت برای جوشیدن و تبدیل شدن به چیزی تازه آماده است، زیرا هر کدام میتواند به شکلی از شراب میخانهای بدل شود.
هوش مصنوعی: زمین ما پر از خون شده و خونها به آب تبدیل گشتهاند و هنوز عشق میداند که بیوجود تو با ما چه کرده است.
هوش مصنوعی: روز قیامت آرامشی دیگر را به همراه دارد؛ غبار بیخودی به وضوح نشان میدهد که شکستن رنگها به معنای برانگیخته شدن حوادثی شگرف است.
هوش مصنوعی: موجی که از جادو و اسرار جهان برمیخیزد، نشانی ندارد. اگرچه همه چیز رنگین و زیباست، اما پرواز عقاب هم نیازمند تلاش و جهد خاصی است.
هوش مصنوعی: من با شگفتی به وجود پردهای که بر روی جسم من کشیده شده است، اشاره میکنم. شاید این نماد دل من باشد که نیاز به پاکسازی و روشن شدن دارد.
هوش مصنوعی: من از درد تو سیراب شدهام و تمام دنیا را تجربه کردهام. اگرچه همهٔ قطرههای خون من نیز صرف این درد شوند، همچنان باید در دل جا بگیرند.
هوش مصنوعی: نگرانی و دلواپسی من به طور عمیق و محکم در دل خاکستری گره خورده است، و مانند تربت سیاه، فریادهایم باعث میشود که تو رنگ و حالتی خاص پیدا کنی.
هوش مصنوعی: افرادی میگویند که حالت خمیده و افتاده به دلیل گذر زمان و فنا است، اما من خود را مثل گلی میبینم که ناامیدیهای زندگی را پشت سر گذاشته و این مسائل قابل حل هستند.
هوش مصنوعی: شخصی که تصویر ما را میبیند، از کمال ما چیزی نپرس. حرفهایی داریم که نمیتوانیم بزنیم و کارهایی داریم که نمیتوانیم انجام دهیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون سحر طومارچاک سینهام واکردنیست
آرزو مستوریی داردکه رسواکردنیست
چون حبابم داغ دارد حیرت تکلیف شوق
دیده محروم نگاه و سیر دریاکردنیست
از نفس دزدیدن بویگلم غافل مباش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.