گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
بیدل دهلوی

نشاند بر مژه اشک ز هم‌ گسستهٔ ما را

تحیر که به این رنگ بست دستهٔ ما را؟

هزار آبله دادیم عرض لیک چه حاصل

فلک فکند به پا کار دست بستهٔ ما را

کسی‌ به‌ ضبط‌ نفس چون‌ سحر چه سحر فروشد

رها کنید غبار عنان‌گسستهٔ ما را

به سیر باغ مرو چون نماند فصل جوانی

چمن چه‌ دسته‌ کند رنگ‌های جستهٔ مارا

زبان به‌کام خموش است از شکایت یاران

به پیش کس مگشایید زخم بستهٔ ما را

هجوم ناله نشسته است در غبار ضعیفی

برآورند ز بالین پر شکستهٔ ما را

سراغ نقش قدم بیدل از هوا نکند کس

ز خاک جو سر در زیر پا نشستهٔ ما را