خندهصبحیستکه در بندگریبانگل است
عیش موجیستکه سرگشتهٔ توفانگل است
غنچه را بوی دلافزا سخن زیرلبیست
خلق خوش ابجد طفلان دبستانگل است
محو رنگینی گلزار تماشای توام
از نگه تا مژهام عرض خیابان گل است
بسکه صد رنگ جنون زنده شد ازبوی بهار
دم عیسی خجل از جنبش دامانگل است
درگلستان وفاسعی کسی ضایع نیست
رنگ همگر رود از خود پی سامانگل است
عالمی چشم بهگرد رم ما روشنکرد
دم صبح، آینهپرداز چراغان گل است
ای خوش آن دیدهکه درانجمن ناز و نیاز
بال بلبل به نظر دارد و حیرانگل است
دور بیهوشیما را قدحی لازم نیست
گردش رنگ همان لغزش مستانگل است
غنچهسان غفلت ما باعث جمعیت ماست
ورنه بیداریگل خواب پریشانگل است
ماتم و سور جهان آینهٔ یکدگرند
مقطع آه سحر مطلع دیوانگل است
دیدهای واکن و نیرنگ تحیر دریاب
اینگلستان همه یک زخم نمایانگل است
بیدل ازیاد رخش غوطه بهگلشن زدهایم
سر اندیشهٔ ما محوگریبان گل است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نوبهار است و چمن در پی سامان گل است
ابر بر روی هوا، دود چراغان گل است
بس که گل سر زده از هر سر خار ماهی
کوچه ی موج به دریا چو خیابان گل است
مستی از لاله سر شحنه چراغان کرده ست
[...]
خط پشت لب میگون تو عنوان گل است
دهنت نقطهٔ بسم الله دیوان گل است
شده از یاد تو هر قطرهٔ خونم چمنی
موج خون جگرم جوش خیابان گل است
مزه از شور دلم رفت چو زخمش به شد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.