نسیمگل به خموشی ترانهپرداز است
که موج رنگگل این چمن رگ ساز است
چگونه بلبل ما بال عیش بگشاید
که سایهٔگل این باغ چنگل باز است
کجا رویم که سرمنزلی به دست آریم
چو خط دایره انجام ما هم آغاز است
نهفه نیست پی کاروان حسرت ما
شکستن جرس رنگ سخت غماز است
هزار زخم نمایان به سینه میدزدد
دلی که شانهکش زلف شاهد راز است
مخور فریب که حیرت دلیل آگاهیست
زچشم آینه تا جلوه صد نگه تاز است
چمن ز وصل توام مژده میدهد امروز
بهار تا سر کوی تو یک گلانداز است
چرا ز جوهر آیینه میرمد عکست
که شمع را پر پروانه بستر ناز است
نگاه شوقم و خون میخورم به پردهٔ شرم
وگرنهنه فلک امروز یک در باز است
خروش طالع شورم جهان گرفت اما
چه دل گشایدم از نغمهای که ناساز است
فسردگی نشود دام وحشت رنگم
شکستهبالی این مرغ ساز پرواز است
کدورت از دل ما برد خط او بیدل
برای آینهٔ ما غبار پرواز است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تصویرسازی زیبایی از احساسات و زندگی شاعر پرداخته است. شاعر با استفاده از تمثیلهای طبیعت، مانند چمن، گل و بلبل، عواطف عمیق خود را بیان میکند. او به سختیها و زخمهای درونیاش اشاره کرده و از ناامیدی و حسرتی که در دل دارد سخن میگوید. همچنین، او به عشق و زیبایی نیز اشاره کرده و ابراز میکند که به رغم مشکلات، هنوز امیدی برای وصال و بهار دارد. در نهایت، شاعر در تلاش است تا از این غم و اندوه رهایی یابد و با جستجوی زیباییها، به نوعی آرامش برسد.
هوش مصنوعی: نسیم گل به آرامی در حال نواختن ملودیای است که با زیبایی رنگ گلها در این چمن همخوانی دارد.
هوش مصنوعی: بلبل ما چگونه میتواند از شادی و خوشی لذت ببرد در حالی که سایهٔ گل این باغ به تاریکی و بیپناهی گرایش دارد.
هوش مصنوعی: کجا برویم که به پایان کار خود برسیم، در حالی که شروع ما هم مانند دایره بینهایت است و هیچ انتهایی ندارد؟
هوش مصنوعی: درد و ناراحتی ما هیچگاه از بین نمیرود. صدای زنگ جرس که نشانهی حرکت کاروان است، به نوعی از غم و اندوه ما خبر میدهد.
هوش مصنوعی: دلِ شاداب و پر عشق، با وجود زخمهای فراوان و دردهای عمیق، نمیتواند از زیباییهای معشوق چشم بپوشد، چرا که وجود او همچون گیسوانش، رازهایی را در خود نهان دارد که دل را شاداب و شگفتانگیز نگه میدارد.
هوش مصنوعی: فریب نخور، چون گیجی نشاندهندهی آگاهی است. از آنجا که آینه تنها تصویری از جلوههای مختلف را نشان میدهد، ممکن است ابهاماتی را به همراه داشته باشد.
هوش مصنوعی: امروز بهار خبر خوشی به من میدهد که چمن از دیدار تو خوشحال است و در مسیر کوی تو، یک گل در حال شکوفایی است.
هوش مصنوعی: چرا عکست از جوهر آیینه دور میشود، در حالی که شمع برای پروانه، بستر ناز و آرامش است؟
هوش مصنوعی: با اشتیاق به چیزی مینگرم و از شرم خونسردی خود را میخورم، و گرنه امروز آسمان یک در برای من باز نیست.
هوش مصنوعی: سرنوشت پرشور من باعث تحرک و تغییرات زیادی در جهان شد، اما با این حال، چه فایدهای دارد که بخواهم از نغمهای که با روح من همخوانی ندارد، دلخوشی بگیرم؟
هوش مصنوعی: در دل تاریکی و ناامیدی، امید و پرواز به من شاید شکل بگیرد. این مرغ نوازنده که بالهایش شکسته است، از حبس وحشت رها میشود.
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی چهره محبوب، دل ما را شاد کرده و خاطراتش باعث شده که عواطف ما مانند غباری در آینه نمایان شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خوش است بزم ولی پر ز خائن راز است
سخن به رمز بگویم که غیر، غماز است
که بر خزانهٔ این رازهای پنهان زد؟
که قفل تافته افتاده است و در باز است
به اعتماد کس ای غنچه راز دل مگشای
[...]
ز شور حیرت من گوش عالمی باز است
نگه به پردهٔ چشمم هجوم آواز است
درین طربکده شوق ذره تا خورشید
به هرچه مینگری با نگاهگلباز است
به مرگ، حسرت دیدار، کم نمیگردد
[...]
ز خود روم، چو پرو بال هستیم باز است
که تنگنای دو عالم چه جای پرواز است؟!
بانتظار تو خود کرده ام، چنانکه ز راه
رسیده ای و همان چشم حسرتم باز است
بکوی او همه شب تا بروز مینالم
[...]
بیا که بلبل شوریده نغمه پرداز است
عروس لاله سراپا کرشمه و ناز است
نوا ز پردهٔ غیب است ای مقام شناس
نه از گلوی غزل خوان نه از رگ ساز است
کسی که زخمه رساند به تار ساز حیات
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.