حریف مشرب قمری نهای طاووسی نازی
کف خاکستری یا شوخی پرواز گلبازی
نفس عشرت فریبست اینقدر هنگامهٔ ما را
نوای حیرتم آنهم به بند تار بیسازی
سرت راه گریبان وانکرد از بیتمیزیها
وگرنه بر تامل سنگ هم دارد در بازی
به این سامان ندانم صید نیرنگ که خواهم شد
که چون طاووس در بالم چراغانکرده پروازی
نفس دزدیده در دل شور سودای دگر دارم
چو شمع کشته روشنکردهام هنگامهٔ رازی
غبارم در عدم هم گر هوایی دارد این دارد
که برگرد سر او گردم و بر خودکنم نازی
اگر ساحل شوم آوارهٔ یک گوهر آرامم
به توفان میگریزم تاکنم با عافیت سازی
ندانم ماجرایکاف و نونکی منقطعگردد
درین کهسار عمری شد که پیچیدهست آوازی
مگو از ابتدای من، مپرس از انتهای من
نگاهی بود خونگشتن چه انجامی چه آغازی
به جایی میرسی بیدل مباش از جستجو غافل
دری ازآشیان تا وا شود یک چند پروازی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات و تناقضات درونی شاعر میپردازد. او از زیباییهای زندگی و عشق سخن میگوید، اما در عین حال از پیچیدگیها و دردهای آن نیز سخن میکند. شاعر به تصویر طاووس اشاره میکند که نماد زیبایی و فریب است، و در عین حال از دلشکستگی و جستجوی آرامش در زندگی حرف میزند. در نهایت، او به مسیری نامشخص اشاره میکند که در آن جستجوی حقیقت و معنی وجود دارد و از خواننده میخواهد در این راه متوقف نشود و به جستجو ادامه دهد.
هوش مصنوعی: تو همپای قمر، شوخی نکن و در عین حال به زیبایی طاووس توجه داشته باش، چون تکیهگاه تو چیزی جز خاکستری و عادی نیست. در پرواز عشق، نه فقط به بازی بپرداز بلکه عمق و معنی آن را دریاب.
هوش مصنوعی: این عشق و خوشی که احساس میکنم، تنها یک فریب است. حال و هوای ما به قدری شلوغ و پرهیاهوست که صدای حیرت من انگار به تسبیحی بسته شده است که بیصوت است.
هوش مصنوعی: سر تو چنان در گریبان خود مشغول است که از بینظمیها غافل شدهاید، وگرنه حتی سنگ هم در بازی خودش تاملی میکند.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر expressing میکند که او نمیداند در این دنیا چه سرنوشتی برایش رقم خواهد خورد. او به خود میبالد و خویشتن را با طاووسی که پرهایش را در سایه نور میافشاند مقایسه میکند و این تصویر را به عنوان نمادی از زیبایی و جلال زندگیاش در نظر میگیرد.
هوش مصنوعی: در دل من شوری از آرزوهای دیگر وجود دارد که مثل شمعی در حال سوختن و روشنایی بخشیدنم به رازهایی هستم که میخواهم پنهان بمانند.
هوش مصنوعی: اگر چه در گمنامی و عدم به سر میبرم، اما اگر کسی به یاد من باشد، آرزو دارم که دور او بگردم و به خودم ببالم.
هوش مصنوعی: اگر در ساحل باشم، بیقرار و آوارهی یک گوهر هستم و در صورت مواجهه با طوفان، به سمت آرامش و امنیت خواهم رفت.
هوش مصنوعی: نمیدانم چه بر سر حرف "کاف" و "نون" میآید، ولی در این کوهستان، سالهاست که صدایی پیچیده و گم شده است.
هوش مصنوعی: نگو از آغاز من و نپرس درباره پایانم؛ نگاهی به این که چگونه به خون تبدیل شدم، چه تاثیری داشته و چه آغاز و پایانی داشته است.
هوش مصنوعی: به جایی میرسی که نباید از جستجو و تلاش غافل شوی، چون در نهایت دروازهای به روی تو باز خواهد شد و فرصتی برای پرواز پیدا میکنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
ایا بر جان ما ماهر چو بر شطرنج اهوازی
چو ما را شاه مات آید ترا سپری شود بازی
امیر عالم عادل نبیره خسرو غازی
جلال دولت عالی امین ملت تازی
ملک بو احمد محمود زیبای سرافرازی
شهنشاهی که روز جنگ با شیران کند بازی
ایا شاه جهانداری که فردی و بی انبازی
[...]
جهان بازی گری داند مکن با این جهان بازی
که در مانی به دام او اگرچه تیز پر بازی
برآوردم چو کاخی خوب و اکنون میفرود آرد
برآورده فرود آری نباشد کار جز بازی
چه باشد بازی آن باشد که ناید هیچ حاصل زو
[...]
جلال امت مختار و تاج ملت تازی
کزو باشد بزرگان را بزرگی و سرافرازی
آیا بر جان ما ماهر چو بر شطرنج اهوازی
چو ما را شاه مات آید ترا سپری شود بازی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.