چنین کشتهٔ حسرت کیستم من
که چون آتش ازسوختن زیستم من
نه شادم نه محزون نه خاکم نه گردون
نه لفظم نه مضمون چه معنیستم من
نه خاک آستانم نه چرخ آشیانم
پری میفشانم کجاییستم من
اگر فانیام چیست این شور هستی
وگر باقیام از چه فانیستم من
بناز ای تخیل ببال ای توهم
که هستیگمان دارم و نیستم من
هوایی در آتش فکندهست نعلم
اگر خاک گردم نمیایستم من
نوایی ندارم نفس میشمارم
اگر ساز عبرت نیام چیستم من
بخندید ای قدردانان فرصت
که یک خنده برخویش نگریستم من
در این غمکده کس ممیراد یارب
به مرگیکه بیدوستان زیستم من
جهان گو به سامان هستی بنازد
کمالم همین بسکه من نیستم من
به این یکنفس عمرموهوم بیدل
فنا تهمت شخص باقیستم من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به احساس عمیق ناامیدی و سردرگمی خود اشاره میکند. او خود را موجودی در وضعیت مابین وجود و عدم میبیند و از این مینالد که نه خوشحال است و نه غمگین. او نمیتواند خود را به طور واضح تعریف کند و در جستجوی هویتی است که در آن احساس کند وجود دارد. به نوعی به پرسشهای فلسفی درباره وجود و عدم پاسخ میدهد و تضادهای زندگی را به تصویر میکشد. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که کمالش در همین عدم وجود است و زندگیاش را در سرگشتگی و تنهایی مییابد.
هوش مصنوعی: من کسی هستم که به خاطر ناکامیها و حسرتهایم مانند آتش میسوزم و زندگیام را با درد و رنج سپری میکنم.
هوش مصنوعی: من نه خوشحال هستم و نه ناراحت، نه خاک زمینم و نه آسمان، نه کلامم و نه محتوای آن، پس من چه چیزی هستم؟
هوش مصنوعی: من نه خاک زیر پایم هستید و نه چرخ زندگیام، بلکه من مانند یک پری در دنیا پراکندهام و در جستجوی جایی خاص هستم.
هوش مصنوعی: اگر من فنا یافتهام، پس این احساس زندگی و شوق به چه علت است؟ و اگر من باقیام، پس چرا در این عالم فانی قرار دارم؟
هوش مصنوعی: ای تخیل، به خود ببال و شکوه کن، چرا که من همیشه توهّم و خیال تو هستم و در واقع وجود ندارم.
هوش مصنوعی: هوا به قدری گرم و سوزان است که اگر هم به خاک تبدیل شوم، تسلیم نمیشوم و ایستادگی میکنم.
هوش مصنوعی: در درونم هیچ صدایی وجود ندارد و تنها به شمارش نفسهایم مشغولم. اگر آموزهای برای عبرتآموزی نداشته باشم، پس من چه هویتی دارم؟
هوش مصنوعی: ای کسانی که قدر فرصتها را میدانید، بخندید! چرا که من یک بار با خندهام به خودم نگریستم.
هوش مصنوعی: در این مکان غمآلود، هیچ کس نمیمیرد. ای کاش به مرگی بمیرم که در آن تنها نیستم و دوستانم همراه من هستند.
هوش مصنوعی: جهان به نظم و تدبیر خود افتخار میکند، اما من به اندازهی نبودن خود، به کمال رسیدهام.
هوش مصنوعی: در این زندگی کوتاه و ناپایدار، من به نوعی به این اتهام برخورد کردهام که وجودم همیشه باقی خواهد ماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مبین خوار اگر هست اگر نیستم من
نظر کن که در آتش کیستم من
اگر ضامن یک جهان انتقامم
که خندید آیا که نگریستم من
همه حیرتم سر به سر انفعالم
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.