سودیم سراپا و به پایی نرسیدیم
از خویش گذشتیم و بجایی نرسیدیم
کردیم گل از عالم اندیشهٔ قدرت
دستی که به دامان دعایی نرسیدیم
شیرینیگفتار ز ما ذوق عمل برد
چون وعدهٔ ناقص به وفایی نرسیدیم
تا رخت نبردیم به سر چشمهٔ خورشید
چون سایه به صابون صفایی نرسیدیم
واماندن ما زحمت پای دگرانست
ای آبله ما نیز بجایی نرسیدیم
آن بیپر و بالیمکه در حسرت پرواز
گشتیم غبار و به هوایی نرسیدیم
ای بخت سیه نوحه به محرومی ماکن
آیینه شدیم و به لقایی نرسیدیم
افسانهٔ هستی چقدر خواب فسون داشت
مردیم و به تعبیر فنایی نرسیدیم
مطلب به نفس سرمه شد از درد تپیدن
فریاد که آخر به صدایی نرسیدیم
شبنم همه تن آب شد از یک نظر اینجا
ما هرزه نگاهان به حنایی نرسیدیم
بیدل من و گرد سحر و قافلهٔ رنگ
رفتیم به جایی که به جایی نرسیدیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به حس عدم موفقیت و ناکامی در دستیابی به آرزوها و اهداف خود میپردازد. او از تلاشهای بینتیجهاش میگوید و اینکه در مسیر زندگی نتوانسته به جایی برسد. با بیان تصاویری چون گلهای اندیشه، شیرینی گفتار و پرواز نکردن، احساساتی از یاس و ناامیدی را به تصویر میکشد. در نهایت، شاعر یادآوری میکند که با وجود همه تلاشها، به حقیقت و تحقق آرزوها نرسیده و به نوعی زندگی را نوعی خواب فریبنده میداند.
هوش مصنوعی: ما تمام وجودمان را در کار گذاشتیم، اما به هیچ نتیجهای نرسیدیم. حتی از خودمان هم عبور کردیم، ولی باز هم به هیچ جایی نرسیدیم.
هوش مصنوعی: ما تلاش کردیم تا از دنیای فکر و اندیشه، به زیبایی و عشق دست پیدا کنیم، اما به خاطر دعایی که داشتیم، نتوانستیم به آنچه میخواستیم برسیم.
هوش مصنوعی: شیرینی کلام ما باعث خوشحالی دیگران میشود، اما وقتی به وعدههایمان عمل نکنیم، آن شکوه و جذابیت کلام از بین میرود.
هوش مصنوعی: ما هرگز نتوانستیم به جایی برسیم که به روشنی و زیبایی خورشید دست پیدا کنیم، مثل سایهای که با صابون نتوانسته خود را تمیز کند.
هوش مصنوعی: ما به دلیل مشکلاتی که دیگران برای ما به وجود آوردهاند، در موقعیت سختی قرار داریم و مانند زخمدارانی هستیم که نتوانستهایم به جایی برسیم.
هوش مصنوعی: ما همانند پرندهای بدون بال هستیم که در آرزوی پرواز میچرخیم، اما از خاک برمیخیزیم و به آسمان نمیرسیم.
هوش مصنوعی: ای سرنوشت شوم، به ما غمگینی مزن؛ ما مانند آیینهای هستیم که در انتظار دیدار هستیم، اما به آن دست نیافتهایم.
هوش مصنوعی: داستان وجود چقدر جادو و فریب داشت. ما مردیم و به درک واقعی و آگاهی از فنا و زوال نرسیدیم.
هوش مصنوعی: درد و احساسات عمیق ما مانند سرمهای شده که درون نفسهامان جا گرفته است، اما فریاد ما از این درد به جایی نمیرسد و به نتیجهای نمیانجامد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تصویر زیبایی از تاثیر نگاه و احساسات اشاره کرده است. او میگوید که به محض یک نگاه، همه وجودش مانند شبنم، شفاف و سرشار از نیروی زندگی شده است. همچنین، او و دیگران که نگاههای سرسری و بیتوجه دارند، هرگز به عمق زیبایی و تاثیر نگاه واقعی نرسیدهاند. این احساس عمیق و ناب که از یک نگاه ناشی میشود، برای آنها دست نیافتنی است.
هوش مصنوعی: من و بیدل در حال چرخیدن به دور صبح و همراه با کاروانی از رنگها بودیم، اما به مکانی رسیدیم که در نهایت جایی نیافتیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل خون شد و زاین راه به جایی نرسیدیم
مُردیم ز درد و به دوایی نرسیدیم
در راه وفا عاقبت الامر سرِ ما
پوسید و به بوسیدن پایی نرسیدیم
افسوس که بی پا و سر اندر طلب دوست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.