تحیر سوخت پروازم فسردن کرد پامالم
به زیر آسمان در بیضه خون شد شوخی بالم
نه پروازم پر افشانی، نه رفتارم قدم سایی
غباری در شکست رنگ دارم،گردش حالم
تمنایی نمیدانم، تو لایی نمیفهمم
جبین نالهای بر آستان درد میمالم
شرار بیدماغم رنج فرصت برنمیدارد
چه امکانست سازد عمر پامال مه و سالم
تب شوقت چه آتش پخت در بنیاد شمع من
که شد سرمایهٔ هستی سراپا حرف تبخالم
ز درد نارساییهای پروازم چه میپرسی
چو مژگان در ازل این نامه واکردند از بالم
نوای درد دل نشنیدهاند آخر درین محفل
شکستی کاش میشد ترجمان رنگ احوالم
ز وضع خامش من حیرت دیدار میجوشد
ادب سازم نفس میکاهم و آیینه میبالم
خمار وصل و خرسندی بجوش ای گریه تا گریم
اسیر عشق و بیدردی ببال ای ناله تا نالم
ندانم گلفروش باغ نیرنگ کیام بیدل
هزار آیینه دارد در پر طاووس تمثالم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز بس صرف ادب پیمایی عجز است احوالم
به رنگ خامه لغزشهای مژگان کرده پامالم
کف خاکم، غبار است آبروی دستگاه من
به توفان میروم تا گل کند آثار اقبالم
نظرها محرم نشو و نمای من نمیباشد
[...]
ز بس دارد غم آن گل عذار آشفته احوالم
گشاید جوی خون از دیدهٔ آیینه، تمثالم
ز تاثیر گرفتاری، تبی در استخوان دارم
که می سوزد در و بام قفس را سودن بالم
مگر آید ز فیض همّت آزادگان کاری
[...]
ز چنگ این سپهر چنگ پشت چنگ سان نالم
مکن عیبم که قامت گشته از نیرنگ آن نالم
ز بی مهری و بدعهدی این گردون دون پرور
ز سفاکی و دم سردی این خونخواره عالم
یکی دوزخ شرر آه هویدا شد پی مردم
[...]
اگر فرزانهام بهرچه از زلفت در اغلالم
اگر دیوانهام چون بی نصیب از سنگ اطفالم
دل من نی همین زان ماه مهر آسا نیاساید
غمی از نورسد هر دم از این چرخ کهن سالم
ندارم شوق پرواز گلستان ماهم آوازان
[...]
مطاعا، مشفقا تا چند غفلت داری از حالم
ببین دور از درت گیتی پریشان کرده احوالم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.