گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
بیدل دهلوی

به هوس چون پر طاووس چمنها دارم

داغ صد رنگ خیالم چقدر بیکارم

بلبل من به نفس شور بهاری دارد

می‌توان غنچه صفت چیدگل از منقارم

معنی موی میان تو خیالم نشکافت

عمرها شد چو صدا درگره این تارم

قید احباب به راهم نکشد دام فریب

خار پا تیزتر از شعله‌کشد رفتارم

ناله‌ها گرد پرافشانی اجزای منند

تا بدانی‌که ز هستی چقدر بیزارم

جسم خاکی‌گره رشته پروازم نیست

ناله‌ای صرف نیستان تأمل دارم

عدم آماده‌تر ازکاغذ آتش زده‌ام

شرری چند به خاکستر خود می‌بارم

سوختن چون پر پروانه‌ام انجام وفاست

بر رگ شمع تنیده است نفس زنارم

موی چینی به توانایی من می‌خندد

چه خیالست به این ضعف صدا بردارم

چند چون شمع عرق‌ ریز نمو باید پست

کاش این برق حیا آب‌کند یکبارم

از تنک مایگی طاقت اظهار مپرس

اشکم اما نفتاده‌ست به مژگان کارم

بیدل از حادثه‌کارم به تپیدن نکشد

موج رنگم نرسانید شکست آزارم

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
حکیم نزاری

بی تو خونابه به رخساره فرو می بارم

مرغ و ماهی همه شب خفته و من بیدارم

روزگاریست که بی مدّعیان می خواهم

که شبی بر سرِ کویِ تو به پایان آرم

بی تو فردوس نمی خواهم و طوبا و قصور

[...]

اوحدی

من همان داغ محبت که تو دیدی دارم

هم چنان در هوست زرد وز عشقت زارم

قصهٔ درد فراق تو مپندار، ای دوست

که به پایان رسد، ار عمر به پایان آرم

خار در پای چو از دست غمت رفت مرا

[...]

سلمان ساوجی

ای بهم برزده زلف تو سراسر کارم

من چو موی توام آشفته، فرو نگذارم

کرده‌ام نرم به فرمان تو گردن چون شمع

چه کنم من که به فرمان تو سر در نارم

گرچه در راه تو چون خاک رهم رفته به باد

[...]

کمال خجندی

سر که بر پای تو بنهادم از آن بردارم

تا بدین جرم و خطا جان به غرامت آرم

بعد ازین رخ بنهم بر کف پای تو نه چشم

رخ گلبرگ بخار مژه چند آزارم

چون شود بیبر کت هرچه شمارند آن را

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از کمال خجندی
حافظ

گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارم

همچُنان چشمِ گشاد از کَرَمَش می‌دارم

به طَرَب حمل مَکُن سرخیِ رویم که چو جام

خونِ دل عکس برون می‌دهد از رخسارم

پردهٔ مطربم از دست برون خواهد برد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه