خاک بودم آب گشتم گِل شدم
عالَمی گُل کردم آخر دل شدم
غیرتِ حسن اقتضای شرم داشت
لیلیِ بیپردهٔ محمل شدم
تشنه کامِ امن بودم زین محیط
خاک مالیدم به لب ساحل شدم
جوهرِ تیغش پرِ طاووس داشت
رنگها گل کرد تا بسمل شدم
نغمهها دارد مقاماتِ ظهور
او غنا ورزید و من سایل شدم
بس که کردم عقدهٔ اوهام جمع
خوشهٔ این کشتِ بیحاصل شدم
در من و او غیرِ حق چیزی نبود
فرقی اندیشیدم و باطل شدم
همچو اشکم لغزشی آمد به پیش
گامِ اول محرمِ منزل شدم
ناخنِ تدبیر پیدا کرد وهم
بیدل اکنون عقدهٔ مشکل شدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از مراحل تحول و دگرگونی خود سخن میگوید. او ابتدا خاک است، سپس آب میشود و در نهایت به گل تبدیل میشود. این نمادهای طبیعت نشاندهندهی رشد و تغییر و سپس رسیدن به حالت دلخواه است. شاعر به جاذبهها و زیباییهای عشق اشاره میکند و به تفسیر موضوعاتی چون غم، شوق و جستجوی حقیقت میپردازد. او همچنین به پائیداری و چالشهایی که طی این تبدیلها با آنها روبرو بوده، اشاره دارد و در نهایت به این نتیجه میرسد که در درون او و معشوقش، تنها حقیقت وجود دارد و هر چیز دیگری باطل است. در نهایت، او خود را در تلاش برای رسیدن به مقام و آگاهی بیشتر حس میکند.
هوش مصنوعی: در ابتدا چیزی جز خاک نبودم، سپس با آب ترکیب شدم و به گل تبدیل شدم. بعد از آن زندگی و زیبایی را تجربه کردم و در نهایت به دل و احساس رسیدم.
هوش مصنوعی: غیرت حسن باعث شد که من به خاطر لیلی که بیپرده و آزاد بود، احساس شرم کنم و در خودم تغییر شگرفی ایجاد کنم.
هوش مصنوعی: من در این دنیای خاکی، تشنه و جستجوگر آرامش بودم، اما وقتی به لب دریا رسیدم، احساس رضایت و آرامش عمیقی پیدا کردم.
هوش مصنوعی: تیغ او رنگهایی به زیبایی پر طاووس داشت و همین زیبایی مرا به قتل رساند.
هوش مصنوعی: آوازها به فراز و نشیبهای وجود او قوت بخشیدهاند و من در برابر این زیبایی به پرسش و درخواست پرداختم.
هوش مصنوعی: چنان درگیر تصورات و خیال پردازیهای بیفایدهام شدم که به نتیجهای نرسیدم و زحمتم بیثمر ماند.
هوش مصنوعی: در من و او فقط حقیقت وجود داشت و هیچ چیز دیگری نبود. وقتی به تفکر و تفاوتها پرداختم، به خطا و اشتباه افتادم.
هوش مصنوعی: مانند اشک، به نحوی نرم و لیز به سمت اولین گام در ورودی خانه رسیدم و خود را به عنوان کسی که به معنی واقعی وارد این مکان شده است، معرفی کردم.
هوش مصنوعی: من با نیرنگ و تدبیر خود به درستی دست یافتم و حالا سنگینی یک مشکل بزرگ را بر دوش دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر نیم هندوت چون مقبل شدم
تا شدم هندوت زنگی دل شدم
کز خداوند بحق غافل شدم
روزگاری پیر و باطل شدم
چون کشیدم مست لایعقل شدم
از خود و از این جهان غافل شدم
گویی از چه من چنین بی دل شدم
خائف و غمگین و مستأصل شدم
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.