گنجور

 
بیدل دهلوی

بالی از آزادی افشاندم قفس پیما شدم

خواستم ناز پری انشاکنم مینا شدم

صحبت بی‌گفتگویی داشتم با خامشی

برق زد جرات لبی واکردم وتنها شدم

صد تعلق در طلسم وهم هستی بسته‌اند

چشم واکردم به خویش آلودهٔ دنیا شدم

آسمان با من صفایی داشت تا بودم خموش

ناله‌ای کردم غبار عالم بالا شدم

از سلامت نوبهار هستیم بویی نداشت

یک نقاب رنگ بر روی شکستن وا شدم

صبح آهنگی ز پیشاپیش خورشید است و بس

گرد جولان توام در هرکجا پیدا شدم

الفت فقرم خجل دارد زکسب اعتبار

خاکساری گر گرفتم صورت دنیا شدم

جام بزم زندگی‌ گر باده دارد در هواست

عیشها مفت هوس من هم نفس پیما شدم

مایهٔ ‌گفتار در هر رنگ دام‌ کاهش است

چون‌قلم‌ آخر به‌خاموشی زبان‌فرسا شدم

در تحیر از زمینگیری نگه را چاره نیست

این بیابان بسکه تنگی ‌کرد نقش پا شدم

بیدل از شکر پریشانی چسان آیم برون

مشت‌خاکی داشتم آشفتم و صحرا شدم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عطار

گم شدم در خود نمی‌دانم کجا پیدا شدم

شبنمی بودم ز دریا غرقه در دریا شدم

سایه‌ای بودم از اول بر زمین افتاده خوار

راست کان خورشید پیدا گشت ناپیدا شدم

زآمدن بس بی‌نشانم وز شدن بس بی‌خبر

[...]

صائب تبریزی

پیش چشمم شد روان گر تشنه دریا شدم

یافتم جویاتر از خود هر چه را جویا شدم

چون الف کز مد بسم الله بیرون شد نیافت

محو در نظاره ان قامت رعنا شدم

چون شرر بر نقد جان می لرزم از آهن دلان

[...]

جویای تبریزی

بستهٔ خود بودم از فیض ریاضت وا شدم

برگداز خویش تا بستم کمر، دریا شدم

بستن لب، بال پرواز است مرغ ناله را

تا خموشی پیشه کردم، بیشتر رسوا شدم

گشته ام دیوانه تر تا سوختم داغ جنون

[...]

بیدل دهلوی

آرزویی در گره بستم دُرّی یکتا شدم

حسرتی از دیده بیرون ریختم دربا شدم

نسخهٔ آزادی‌ام خجلت کش شیرازه بود

از تپیدنها ورق ‌گرداندم و اجزا شدم

عیشم از آغاز عرض کلفت انجام دید

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از بیدل دهلوی
رضاقلی خان هدایت

چون به فضل ایزد بی چون به حق بینا شدم

آگه از کنهِ رموزِ عَلَّمَ الأَسْما شدم

بر براق تن چو بر معراج جان کردم عروج

عارفِ اسرار سُبْحانَ الذی اَسْری شدم

جبرئیل نطق چون از عرشِ دل آورد وحی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از رضاقلی خان هدایت
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه