نرسیدی به فهم خود، ره عزم دگر گشا
به جهانی که نیستی، مژه بربند و در گشا
ز گرانجانیات مباد که شود ناله منفعل
به جنون سپند زن پی منقار پر گشا
تپش خلق پیش و پس، نه ز عشق است نی هوس
شرر کاغذ است و بس، تو هم اندک نظر گشا
ز فسردن مکش تری به فسونهای عافیت
همه گر موج گوهری، به رمیدن کمر گشا
به چه فرصت وفا کند گل تمکینفروشیات؟
به تماشای چشمکی، زه سنگ وشرر گشا
سحر نشئه فطرتی، ته خاک از چه غفلتی
نفسی صرف جوش کن، ز خم چرخ سر گشا
هوس جوع و شهوتت شده دام مذلتت
اگر از نوع آدمی، ز خود افسار خر گشا
ادبآموز محرمان، لب خشکی است بیبیان
به محیط آشنا نهای، رگ موجگوهر گشا
ادبی تا تسلسلت نکند شیشه بیملت
که به انداز قلقلت پریی هست پرگشا
دل و دستی نبستهای به چه غم درشکستهای؟
تو به راهت نشستهای، گره این است برگشا
اگر انشای بیدلت ز حلاوت نشان دهد
شقی از خامه طرح کن، در مصر شکر گشا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مفهوم فهم و آگاهی اشاره دارد و به شخصی که به درک عمیق نرسیده، توصیه میکند که به جهانی که وجود ندارد، بیتوجه باشد و از ظواهر دوری کند. او بیان میکند که درد و رنج نباید انسان را به ناله و افسردگی وادار کند و باید با جنون زنده و پرشور زندگی کرد.
شاعر به مسایل عشق و هوس اشاره میکند و یادآور میشود که اینها تنها صفحاتی از زندگیاند و باید فراتر از آنها دید. با تأکید بر اهمیت آگاهی و تیزبینی در زندگی، شاعر به انسانها توصیه میکند که از مشکلات فرار نکنند و به دنبال حقیقت باشند.
او همچنین به جهل و غفلت از ذات انسانی اشاره کرده و بر لزوم ادب و آگاهی در روابط و تعاملات انسانی تأکید میکند. در پایان، شاعر شهر را به ضرورت بیداری و شجاعت در مواجهه با چالشها دعوت میکند تا شکوفایی و پیشرفت را تجربه کنند.
هوش مصنوعی: به جایی نرسیدی که بخواهی خودت را نشان دهی، حالا تصمیم بگیر و به دنیای جدیدی که وجود ندارد برو. چشمانت را ببند و به درون خودت برو.
هوش مصنوعی: نترس از غم و اندوه، چون که این درد تو را دیوانه نمیکند. با قدرت و انگیزه به سوی هدف خود حرکت کن و از موانع عبور کن.
هوش مصنوعی: تپش و هیجان مردم به جلو و عقب نه به خاطر عشق و تمایل، بلکه فقط ناراحتی و آتش سوزی کاغذ است. تو هم کمی بیشتر دقت کن و ببین.
هوش مصنوعی: از سرما و سختیها نترس، زیرا در زندگی با روشهای دلپذیر، به آرامش و خوشبختی میرسی. مانند مروارید که در دریا به آرامی و با زیبایی حرکت میکند.
هوش مصنوعی: به چه دلیلی نمیتوانی در برابر زیبایی و جذابیت خیرهکنندهات تسلیم نشوی، در حالی که نگاهت همچون سنگی سخت و درخشان است که خشم و عشق را به نمایش میگذارد؟
هوش مصنوعی: صبحگاهان زمانی است که انسان، خالصترین و طبیعیترین حالت خود را تجربه میکند. چرا باید از این حقیقت غافل باشی؟ بایستی از زندگیات بهرهبرداری کنی و از مشکلات و موانع عبور کنی.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال لذتجویی و هوسهای دنیا هستی، خود را به دام ذلت انداختهای. اگر از نوع انسان هستی، بهتر است خودت را کنترل کنی و از این رفتارها دوری کنی.
هوش مصنوعی: آموختن ادب مانند آبی است که در کنار لبهای خشک قرار دارد و بدون بیان مناسب نمیتوان از آن بهرهمند شد. به این معنا که برای درک عمیقتر و بهحد کافی از محیط و مسایل زندگی، لازم است که با آداب و رسوم آشنا باشیم و بتوانیم احساسات و مفاهیم خود را به درستی بیان کنیم.
هوش مصنوعی: اگر ادب و فرهنگ یک جامعه به هم نریزد و ارتباطش را با دیگران قطع نکند، مانند شیشهای است که با لرزشهای کم به راحتی میتواند شکسته شود، اما در عوض به اندازهی صدای پرندگان میتواند فضا را پر کند.
هوش مصنوعی: دل و دستانت را به هیچ چیزی وابسته نکن، چرا که غمی در دل شکستهات وجود ندارد. تو به راه خود ادامه میدهی، پس این گره را باز کن و آزاد شو.
هوش مصنوعی: اگر قلم بیدلت طعم شیرینی را نشان دهد، آن وقت میتوانی از قلم خود تصویری از شکری که در مصر وجود دارد، بکشید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.