ای هوس قطع نفس کن ساعتی دنگم گذار
بیخماری نیست مستی شیشه در سنگمگذار
بوی منت برنمیدارد دماغ همتم
از غرض بردار دست و بر دل تنگم گذار
بیخودان محملکشگرد دو عالم وحشتند
گر شکست دامنت بارست بر رنگمگذار
ای جنون عمریست میخواهم دلی خالیکنم
شیشهام را بشکن و گوشی بر آهنگم گذار
کس ندارد جز عرق تاب جدال اهل شرم
آب شو آنگه قدم در عرصهٔ جنگم گذار
داغ را غیر از سیاهی سایهٔ دیوار نیست
یک دو روزی عافیت آیینه در زنگمکذار
بیجنون دنیا و عقباکسوت ناکامی است
زین دو دامن یک گریبانوار در چنگم گذار
پلهٔ میزان موهومی نمیباشد گران
گو فلک همچون شرر در سنگ بیسنگم گذار
بیدماغی نقد امکان را ودیعت خانهایست
مهر هر گنجی که خواهی بر دل تنگم گذار
نُه فلک بیدل غبار آستان نیستیست
گر تو مرد اعتباری پا به اورنگم گذار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات شاعر در مواجهه با عشق، جنون و ناپایداری زندگی میپردازد. شاعر از آرزوی قطع نفسی میگوید که لحظهای او را از هوسها و دردهایش رها کند. او به مستی و عمق احساساتش اشاره میکند و به دنبال دلخوشی و آزادی از دلتنگی است. همچنین، از مبارزه با مشکلات و جدال با شرم و ناکامیها صحبت میکند و بر این باور است که جنون و دیوانگی کلید رهایی او از این قید و بندهاست. شاعر در نهایت به بیمعنایی دنیا بدون جنون اشاره میکند و از مخاطب میخواهد که بر دلش مهر و محبت بگذارد تا آرامشی یابد.
هوش مصنوعی: ای خواستههای نفسانی، لحظهای مرا رها کن. حال من، حالتی معتادانه است و برای مدتی نیست که از آن رنج میبرم. به من اجازه بده که از این حالت دور شوم، چرا که در این دنیا، به مانند شیشهای در دست سنگی، آسیبپذیر هستم.
هوش مصنوعی: بوی خوش نیکی و مهربانی تو را احساس نمیکنم، پس ای کاش از خواستههایم دست برداری و بر دل دلشکستهام نیکو بنگری.
هوش مصنوعی: ناگهان احساس بیخبری و پریشانی به انسان دست میدهد. اگر در زندگی به چالشها و مشکلاتی برخورد کنی، ممکن است از سختیها رنج ببری و در این حال فقط یک رنگ و محمل باقی بماند.
هوش مصنوعی: من سالهاست که در آرزوی آرامش ذهنی هستم. بیخیالیام را به دست بیاور و احساساتم را آزاد کن.
هوش مصنوعی: هیچکس نیست که جز عرق و تلاش نتواند در برابر ننگ و عیب ایستادگی کند. پس زمانی که خود را آماده کردی، قدم به میدان مبارزه بگذار.
هوش مصنوعی: درد و رنجی که احساس میشود، جز تاریکی و سایههای دیوار چیز دیگری نیست. به مدت کوتاهی میتوان به آرامش و خوبی در آینه نگاه کرد، ولی این پایان خوشی نمیماند و دوباره به زنگار و مشکلات باز میگردیم.
هوش مصنوعی: بدون دیوانگی، دنیا و دیوانگی به تو چیزی جز ناکامی نخواهد داد. از این دو، مانند دامن و گریبان به هم پیوسته، یکی را در دستم بگیر.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وزن و اهمیت چیزی واقعی نیست و به نظر میرسد که زندگی یا سرنوشت انسانها تحت تأثیر عوامل نامشخص و بیپایه قرار دارد. در واقع، شخص حس میکند که مانند شعلهای در سنگی بیساز و کار است و هیچ پایداری ندارد. به طور کلی، این عبارت به ناپایداری و غیرواقعی بودن ارزشها و تأثیرات زندگی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: ضعف در درک ارزشها و امکانات، مانند خانوادهای است که نشانه خالص و ارزشمندی دارد. هر چیزی که بخواهی میتوانی در دل من که تنگ است قرار دهی.
هوش مصنوعی: بهشتی که در آن قرار داری، پر از غبار و بیاحترامی است. اگر تو انسانی با اعتبار و افتخار هستی، قدمی به زمین من بگذار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.