دل خلوت اندیشهٔ یار است ببینید
این آینه در شغل چهکار است ببینید
زان پیش که بر خرمن ما برق فرو شد
آن شعله که امروز شرار است ببینید
در بحر چو گوهر نتوان چشم گشودن
امروز که گوهر به کنار است ببینید
بر نسخهٔ هستی مپسندید تغافل
هرچند خطش جمله غباراست ببینید
حرفیست به نقش آمده نیرنگ دو عالم
دیگر به شنیدن چه مدار است ببینید
سرمایهٔ هر ذره ز خورشید مثالیست
این قبافلهها آینهبار است ببینید
ازکثرت آیینهٔ رعنایی آن گل
هر بلبل ازین باغ هزار است ببینید
از حلقهٔ زنجیر تحیر نتوان جست
هر ششجهت آیینه دچار است ببینید
از جلوه چه لازم به خیال آینه چیدن
ای غیرپرستان همه یار است ببینید
هرگه مژه برهم رسد این باغ خزان است
تا فرصت نظاره بهار است ببینید
هرجا نم اشکی بتپد در کف خاکی
ای خوشنگهان بیدل زار است ببینید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در دل غم آن لاله عذار است ببینید
این باده که بی رنج خمار است ببینید
شد چشم مرا نکهت پیراهن یوسف
گردی که از آن راهگذار است ببینید
جان تازه کند لفظ خوش و معنی رنگین
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.