با این خرام ناز اگر آن مست میرود
رنگ حنا به حیرتش از دست میرود
کسب کمال آینهدار فروتنیست
موج گهر ز شرم غنا پست میرود
خلق جنون تلاش همان بر امید پوچ
هرچند سعی پیش نرفتهست میرود
آسودگی چو ریگ روانم چه ممکن است
پای طلب گر آبله هم بست میرود
خواهی به سیر لاله و خواهی به گشت گل
با دامن تو هرکه نپیوست میرود
اشکم به رنگ سیل در این دشت عمرهاست
بیتاب آن غبار که ننشست میرود
بیکار نیست دور خرابات زندگی
هرکس ز خویش تا تا نفسی هست می رود
تا کی به گفتگو شمری فرصتیکه نیست
ای بینصیب ماهیات از شست میرود
بیدل دگر تظلم حرمان کجا برم
من جراتی ندارم و او مست میرود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حال و هوای عاشقانه و غمگینی پرداخته است. شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق میگوید که با ناز و دلربایی خود، دلها را مجذوب میکند. او به مقایسه زیبایی معشوق با رنگ حنا و نیز به عجز و ناتوانی خود در برابر آن اشاره میکند. شاعر از تلاشها و آرزوهای بیفایده در زندگی سخن میگوید و بیان میکند که هر فعالیتی، حتی اگر با تمام وجود باشد، در نهایت به جایی نمیرسد. او از اشکها و غمهای خود صحبت میکند و به این نکته میپردازد که در دوری از معشوق، زمان بهسرعت میگذرد و هیچ چیز ثابت نمیماند. در نهایت، شاعر ابراز میکند که به علت ترس از ناامیدی، جرات ابراز احساسات و خواستههای خود را ندارد و این حسرتها و محرومیتها او را آزار میدهد.
هوش مصنوعی: اگر کسی با این ناز و زیبایی راه برود، آن شخص مست و مدهوشی که به تماشای اوست، از شدت حیرت و شگفتی به طور ناخواسته رنگ حنای خود را فراموش میکند و غرق در شوک میشود.
هوش مصنوعی: کسب فضیلت و کمال به مانند آینهای است که نشاندهنده تواضع و فروتنی است. در حالی که زیبایی و ثروت ممکن است انسان را به خودغرضی و غرور بکشاند، شخصیتی که از آن شرم داشته باشد، به سوی کمال و رشد پیش میرود.
هوش مصنوعی: بعضی از مردم به خاطر امیدهای نامحتمل و بیپایه، تلاش میکنند و حتی اگر تلاشهایشان به نتیجه نرسد، همچنان به ادامه دادن ادامه میدهند.
هوش مصنوعی: آسودگی و آرامش برای من مانند ریگ در جریانی است که نمیتوانم به راحتی به آن دست یابم. در حالی که در جستجوی کمال و خواستههایم هستم، حتی اگر درد و رنج هم داشته باشم، باید به پیش بروم.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی در زیباییهای طبیعت گردش کنی و از گل و لاله لذت ببری، هر کسی که به تو نپیوندند و در این سفر همراهیت نکند، مجبور است برود.
هوش مصنوعی: من lágrimas de حسرت را مثل سیل میبینم که در این دشت زندگی آرام و بیپاسخ به دنبال غباری است که هیچگاه فرونمینشیند و همچنان در حال حرکت است.
هوش مصنوعی: زندگی هر کسی در این دنیای پرهیاهو بیفایده نیست و هرکس تا زمانی که نفس میکشد، به راه خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: به چه مدت میخواهی به بحث و گفتگو ادامه دهی وقتی که فرصتی در کار نیست؟ ای کسی که از نعمتها محروم هستی، وقتت به سرعت در حال گذر است.
هوش مصنوعی: من از بیعدالتی و فقدان فرصتها به کجا بروم؟ جرأت رفتن ندارم و او به راحتی در حالت مستی در گذر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.