گنجور

 
مجیرالدین بیلقانی

لاح الصباح المختفی والدیک نادی بالطرب

قم فاسقنی ثم اسقنی یا بدر ماء کاللهب

می ده مرا می ده مرا کاندر غمت می به مرا

لب بر لب امشب نه مرا کامد ز غم جانم به لب

یا من له قلبی فدا و صلا علی رغم العدی

قد جاوز الهجر المدی والصبر افناه الطلب

شعر مجیر ای ماه نو بسرای بعد از راه تو

در بزم شروانشاه نو شاه فریدونی نسب