کرم پناها! گشتم اسیر آرزویی
خلاص من همه بر جود بی کرانه نویس
منم درین قفص خاک عندلیب ثنات
قلم بخواه و مرا وجه آب و دانه نویس
سخن به صدر تو کمتر نوشته ام زیراک
نگفت کس که سوی عنصری ترانه نویس
دلم خزانه اندوه باد اگر گویم
که التماس دعاگوی بر خزانه نویس
ز بهر من که شدم پای بوس تو چو رکاب
به دست خویش خطی بر رکابخانه نویس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.