مهر تو هرگز ز جانم نگسلد
یاد تو هیچ از زبانم نگسلد
از توام بگسست گردون اینت درد
چون کنم تا از جهانم نگسلد؟
هجر بدنام تو هم نیک است اگر
از جهان نام و نشانم نگسلد
غرقهام در خون وزین بدتر شوم
گر سرشگ از دیدگانم نگسلد
وصل خود پیوند جانم کن مگر
رشتهٔ یکتای جانم نگسلد
اندرین میدان که دانی با غمت
میدوانم گر عنانم نگسلد
صبر من هر روز گوید کای مجیر!
بگسلم زنجیر و دانم نگسلد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به شدت وابستگی و عشق خود به معشوق را بیان میکند. او از ماندگاری یاد و محبت معشوق در جان خود سخن میگوید و حتی با وجود درد و جدایی، حاضر به قطع رابطه نیست. شاعر با اشاره به غم و هجران، تأکید میکند که نام و نشانی از عشقش باید در این جهان باقی بماند و هیچ چیز نتواند او را از عشقش جدا کند. او به صبر و تحمل در این رابطه اشاره میکند و میخواهد که پیوندش با معشوق همواره برقرار باشد.
هوش مصنوعی: عشق و محبت تو هیچوقت از وجود من جدا نخواهد شد و یاد تو همیشه بر زبانم جاری خواهد بود.
هوش مصنوعی: از تو رابطهام با دنیا جدا شده است. این درد را چگونه تحمل کنم تا از این جهان من جدا نشوم؟
هوش مصنوعی: جدایی و دوری از تو برایم بد نیست، به شرطی که این دوری باعث نشود که نام و یادم از دنیاست قطع شود.
هوش مصنوعی: من در خون خود غوطهورم و اگر اشک از چشمانم بریزد، وضعیت بدتری پیدا کنم.
هوش مصنوعی: وصلم را به جانم پیوند بده، کاش که رشتهٔ بینظیر جانم پاره نشود.
هوش مصنوعی: در این میدان که میدانی، با غم تو در حال حرکت هستم، البته اگر بخواهم، میتوانم جلوی خودم را بگیرم.
هوش مصنوعی: صبر من هر روز به من میگوید: ای دوست! من میتوانم زنجیرهایم را بشکنم، اما میدانم که این زنجیرها هرگز شکسته نخواهند شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.