تارها زنار در گردن کنم
خویش را باید که من کافر کنم
راه مسلمانی ندانم راه چیست
زان سبب زنار در گردن کنم
ننگ می آید مرا ز ایمان خویش
بالیقین من خویش را کافر کنم
بسته ام زنار کافر گشته ام
مومنان را هر زمان کافر کنم
یار کافر گشت ایمان خود فروخت
وای این زنار در گردن کُنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ورنه دنیا را ز تو خالی کنم
پر زگوهرهای اجلال کنم
گر کمر بخشیم کُه را برکنم
گر دهی کلکی علمها بشکنم
وقت شد کین عود را خوش بشکنم
بهر بوی خوش در آتش افکنم
نخوت جاه را ز سر فکنم
کنده ی حرص را زپا شکنم
دزد می آید نهان در مسکنم
گویدم که پاسبانی می کنم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.