کشور ایران ز عدل شاه مظفر
رونقی از نوگرفت و زینتی از سر
عدل ملک ملک را فزود و بیاراست
روزافزون باد عدل شاه مظفر
پادشاه دادگر مظفر دین شاه
خسرو روشندل عدالتگستر
کرد بهنام ایزد این ملک سره کاری
تا سره گردید کار کشور و لشکر
انجمن عدل را به ملک بیاراست
دست ستم را ببست وپای ستمگر
مجلسی آراست کاندرو ز همه ملک
انجمن آیند بخردان هنرور
خواست به هم اتحاد دولت و ملت
تا بنمایند خیر ملک وی از شر
کشور آباد شد به نیروی ملت
ملت منصور شد به یاری کشور
یاری داور به عدل شاه قرین شد
دولت و ملت از آن شدند توانگر
گوئی ناید همی ز دست تهی کار
آری در این سخن به خردی منگر
مردی کز نیروی دو دست برومند
بازگشاید هزار سد سکندر
زان دو یکی را اگر ببندی بر پشت
مرد به یک دست عاجز آید و مضطر
دولت و ملت دودست و بازوی شاهند
شاه مر این هر دو را گرامی پیکر
یک به دگر کارها همی بگشایند
گر نشکیبد یکی ز یاری دیگر
دولت و ملت چو هر دو دست بههم داد
پای به دامن کشد عدوی سبکسر
دولت و دین هر دو توأمند ولیکن
این دو پسر راست عدل و قانون مادر
مادر باید که پرورد پسر خویش
قانون باید که ملک یابد زیور
ملک تبه گردد از تطاول سلطان
دهکده ویران شود ز جور کدیور
ملکی کاو راست عدل و قانون در دست
سر بفرازد همی به برج دوپیکر
راست چنان چون بزرگ کشور ایران
کاین همه دارد ز فر شاه فلکفر
نیست شگفتی گر اینچنین بود این ملک
دست به دندان مخای و بیهده مگذر
بنگرکاین ملک باستانی از آغاز
جایگه عدل و داد بود و نه زیدر
ملک کیومرث بود و کشور جمشید
جای منوچهر بود و بنگه نوذر
این بود آن کشوری که داد به کاوس
طوق و نگین و سریر و یاره و افسر
طوس سپهبد درو فراشته رایت
رستم دستان در او گماشته لشکر
نامهٔ هریک بخوان و کردهٔ هریک
وین سخنان مرا به بازی مشمر
زاد پیمبر به گاه دولت کسری
فخر همی کرد ازین قضیه پیمبر
گفت بزادم به عهد خسرو عادل
بنگر کاین گفته خود چه دارد در بر
مدحت نوشیروان نگفته بدین قول
بلکه نبی عدل راست مدحت گستر
تا که شوند این ملوک دولت اسلام
زبن سخن او به عدل، قاصد و رهبر
شکر خداوند را که خسرو ایران
نیک نیوشید این کلام مشهر
منظری از عدل بس بلند برافراشت
ظلم درافتاد از آن فراشته منظر
عدل انوشیروان اگر نشنودی
روروبکره ببین به نامه ودفتر
وانگه بنگر به عدل این ملک راد
عدل انوشیروان به یاد میاور
احسنت ای پادشاه مملکتآرای
احسنت ای خسرو رعیتپرور
تو غم مردم همی خوری به شب و روز
غمخور توکیست؟ پادشاه گروگر
ملک تو شاها یکی عروس نکوروست
کاو را جز عدل و داد نبود شوهر
یکچند این خوبرو عروس نوآئین
داشت به سربریکی پلاسین معجر
عدل تو با دیبه و پرند ملون
آمد و برداشت این پلاس مقیر
لیک دریغا که روزگار بنگذاشت
کزتو رسد ملک را طرازی دیگر
بر سر و بر افسر تو خاک فرو بیخت
این فلک باژگون که خاکش بر سر
مویه کند بر تو خسروانی دیهیم
ناله کند بر تو شهریاری افسر
اخترت از آسمان ملک برون شد
از ستم آسمان و کینهٔ اختر
بودی یکچندگاه غمخور این خلق
رفتی و زینان یکی نبردی غمخور
بر تو مقدر بد این قضا ز خداوند
کس نچخیده است با قضای مقدر
ملک بماندی و زی بهشت براندی
ملک چرا ماندی ای بهشتی منظر
کاخی از عدل برنهادی و آنگاه
تفت براندی ازین کهن شده معبر
قومی بینم به سوکواریات ای شاه
جامه ز غم کرده چاک و دیده ز خون تر
رفتی و پور تو شد برین گره خلق
بارخدای و امیر و سید و سرور
ماه اگر شد نهان عیان شد خورشید
دریا گر شد فرو برآمد گوهر
شاها اینک توئی نشسته بر اورنگ
بر اثر آن خدایگان مظفر
داد همی ده که دادگر ملکان را
ایزد پاداش داد خواهد بی مر
یاور شو خلق را به داد، به دنیا
کرت به عقبی خدای باید یاور
محضرکنکاش محضریست همایون
فر و بهی جوی ازین همایون محضر
ملک پدر را ز عدل و دادکن آباد
ای به تو ملک پدر پسنده و درخور
شاها دانی که ملک ایران زین پیش
بود چوآراسته یکی شجرتر
بود به گردش ز عدل کنده یکی جوی
آبی دروی روان به طعم چو شکر
زان پس چیدند ازو بسی بر امید
بردهد آری چو شد درخت تناور
شاخه کشید این درخت تا گه کسری
وانگاه از چرخ خواست کردن سر بر
زان پس گه گاهی این درخت برومند
خسته همی شد زتیشهٔ فتن وشر
تاکه درین زشت روزگار ستردند
جور و ستبداد، شاخ و برگش یکسر
چندان کز آنکشن درخت بهجا ماند
شاخی فرسوده وشکسته و لاغر
وآنگه آسیب تندباد حوادث
خواست فکندنش ناگهان ز بن اندر
کامد فرخنده باغبانی پیروز
ناگه و آورد آب رفته به فرغر
آبی انگیخته ز چشمه حیوان
آبی آمیخته به شربت کوثر
آبی بر باد داده خرمن بیداد
آبی آتش زده به کشت ستمگر
آبی عدلش بهنام خوانده خردمند
آبی آزادیش ستوده هشیور
آبی از رهگذار دانش وبینش
برد سوی آن درخت دهقانپرور
آبروان کرد و خود برفتو از این نخل
شاخی و برگی دمید ناقص و ابتر
آب ازو برمگیر گرش بباید
شاخ برومند و برگ خرم و اخضر
آب همی ده به کشور ازکرم و داد
وآتش برزن به دشمن از دم خنجر
جانب خاور هم ازکرم نظری کن
ای ز تو فر و بهای خسرو خاور
نشگفت ار به شوند از نظرتو
کز نظر آفتاب سنگ شود زر
سوی خبوشان یکی ببین که نیوشی
نالهٔ چندین هزار مادر و دختر
بنگر تا مستمند وگریان بینی
شوهر و زن را به فرقت زن و شوهر
گفت حکیم این گره نهال خدایند
واستم استمگران چو بادی صرصر
تا بههم اندر نیوفتند و نخوشند
یک نظر ای باغبان بر ایشان بگمر
بگمر چندی نظر بر ایشان و آنگاه
میوهٔ شیرین چن وشکوفهٔ احمر
ملک درختیست نغز و ربشه او عدل
ربشه قوی دارکز درخت چنی بر
شاه کجا سوی عدل و دادگراید
بازگراید بدو عنایت داور
گوید الملک لایدوم مع الظلم
آنکه خدایش بسی ستوده ز هر در
قول پیمبر به کار بند و میازار
خاطرمورضعیف وپشهٔ لاغر
عدل و سخا وتوان و دانش بگزین
تاکه جهانت شود دورویه مسخر
گفتم مدح توبا طریقی مطبوع
مرهمه را نیست این طربقه میسر
گرچه هم اندر غزل توانم گفتن
غمزهٔ مردم فریب وچشم فسونگر
لیک نگونم بویژه اکنون کز شعر
حکمت جویند نی گزاف وکر و فر
نشکفت ار حکمت آید از سخن من
کزسنگ آید همه زلال مقطر
*
*
اکنون ز امر خدایگان خراسان
راست بود محضری بدین بلد اندر
محضری آراسته ز عدل که پیشش
سطح سپهر محدب است مقعر
چونفلکاستاینخجستهمجلس عالی
دانشمندان در او فروزان اختر
دیر نمانده است کز خراسان شاها
سوی ری آیند بخردان هشیور
وزپی اصلاح ملک وفره خسرو
دانشمندان کنند آنجا محضر
ای ملک راد شادمانه همی زی
وی عدوی شاه رنج و درد همی بر
تاکه بود عدل برگزبدهتر از ظلم
تاکه بود نفع خوشگواراتر از ضر
ملک تو آباد باد و جان تو خرسند
جسم تو بیرنج باد و عیش تو بیمر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به تمجید و ستایش از پادشاهی شاه مظفر و عدالت او در کشور ایران پرداخته است. نویسنده با توصیفهای زیبا از رفاه و رونق کشور در زمان حکومت او، به نقش عدالت در بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی اشاره میکند. در این متن بر همبستگی دولت و ملت تأکید شده و ارتباط تنگاتنگ آنها با یکدیگر به عنوان دو نیروی قدرتمند در مدیریت کشور ذکر شده است.
نویسنده همچنین به مثالهای تاریخی از پادشاهان قبلی ایران اشاره میکند و تأکید میکند که کشور همواره جایی برای عدالت و داد بوده است. در نهایت با دعوت از شاه مظفر برای حفظ عدالت و دستیابی به آبادانی بیشتر برای مردم، امید به آیندهای روشن و آباد ابراز میکند.
هوش مصنوعی: کشور ایران به لطف عدالت شاه مظفر، دوباره رونق و زیبایی پیدا کرد.
هوش مصنوعی: عدل، یعنی انصاف و برابری، باعث رونق و شکوفایی سلطنت شده و روز به روز بر عدالت شاه موفق افزوده میشود.
هوش مصنوعی: مظفر دین شاه خسرو، پادشاهی است که به انصاف و عدالت معروف است و به روشنی و روشندلی در حکمرانی خود توجه دارد.
هوش مصنوعی: به فرمان و به نام خداوند، کارهای لازم برای این سرزمین انجام شد، تا به این ترتیب، امور کشور و ارتش سامان گرفت و به نظم درآمد.
هوش مصنوعی: عدالت و نظم را در این سرزمین برقرار کرد و دست ظلم و ستم را قطع کرد و ستمگران را محدود نمود.
هوش مصنوعی: مجلسی برپا کردهاند که در آن همه خردمندان و هنرمندان از سراسر کشور گرد هم خواهند آمد.
هوش مصنوعی: نیت این است که دولت و ملت با هم اتحاد داشته باشند تا بتوانند منافع کشور را از خطرات و آسیبها محافظت کنند.
هوش مصنوعی: کشور به خاطر تلاش و همت مردم، توسعه و پیشرفت کرد و مردم نیز با حمایت از کشور به موفقیت دست یافتند.
هوش مصنوعی: یاران حق و انصاف، به پشتیبانی پادشاه، موجب prosperity و ثروت ملت شدند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که کار از دستت خارج شده و در این موضوع باید با خرد و اندیشه بیشتری برخورد کنی؛ بنابراین نباید بیفکر عمل کنی.
هوش مصنوعی: مردی که از قدرت و توانایی دو دست قوی خود استفاده میکند، میتواند هزار مانع و سد بزرگ را از پیش رو بردارد.
هوش مصنوعی: اگر یکی از آن دو را بر پشت مرد ببندی، او با یک دست ناتوان و در حال نیاز خواهد بود.
هوش مصنوعی: حکومت و مردم مانند دو دست و بازوی شاه هستند و شاه به هر دوی آنها اهمیت میدهد و برایشان ارزش قائل است.
هوش مصنوعی: اگر یکی از دوستان در کارش سختی ببیند، دیگر دوستان به یاری او میشتابند و مشکلات را برطرف میکنند.
هوش مصنوعی: زمانی که دولت و ملت دست به دست هم بدهند، دشمنان بیخود و بیمورد قدرتمندی خود را از دست خواهند داد و به سادگی قابل کنار گذاشتن خواهند شد.
هوش مصنوعی: رفاه و مذهب هر دو در کنار هم وجود دارند، اما این دو در واقع نتیجهی مستقیم عدالت و قوانین هستند که از یک منبع مشترک ناشی میشوند.
هوش مصنوعی: مادر باید پسرش را به درستی و خوبی تربیت کند و قوانینی وجود دارد که باید رعایت شود تا زندگی پسر به زیبایی و ارزش برسد.
هوش مصنوعی: اگر حاکم دچار طمع و زیادهخواهی شود، سرنوشت کشور به تباهی خواهد انجامید و ظلم و ستم او باعث ویرانی و نابودی روستاها خواهد شد.
هوش مصنوعی: یک پادشاهی که دستش پر از عدل و قانون است، به آسمان بلند میشود و بر دوپیکر، یعنی بر دو طرف یا دو جهان، حکومت میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به وصف عظمت و بزرگی کشور ایران میپردازد و بیان میکند که ایران به اندازهای بزرگ است که به خوبی نشاندهنده عظمت و برجستگی یک سرزمین باستانی و پربار است. به عبارتی، همچنین به شکوه و فراوانی ویژگیهای مثبت و آثار فرهنگی آن اشاره دارد.
هوش مصنوعی: اگر این سرزمین به این صورت باشد، جای تعجب نیست. مواظب باش که بیهوده و بدون فکر عبور نکنی و دستت به چیزی نرسد.
هوش مصنوعی: این سرزمین قدیمی از ابتدایeschichte خود مکانی برای عدالت و انصاف بوده است و نه برای ظلم و ستم.
هوش مصنوعی: کیومرث نخستین پادشاه بود و سرزمین جمشید محل زندگی منوچهر و پناهگاه نوذر بود.
هوش مصنوعی: این کشوری بود که به کاوس چیزهای ارزشمندی مانند طوق، نگین، تخت، جامههای زیبا و تاج داد.
هوش مصنوعی: طوس، فرمانده سپاه، پرچم رستم دستان را به دوش انداخته و همچنین نیروهای خود را در اختیار او قرار داده است.
هوش مصنوعی: هر کدام از نامهها و کارهای هر شخص را بخوان و به حرفهای من بیاعتنا نباش.
هوش مصنوعی: در زمان حکومت کسری، زادگان پیامبر (ص) به این موضوع افتخار میکردند که پیامبر از آنهاست.
هوش مصنوعی: گفت که من از دست این حکمرانی خوب آزاد شدهام، به آنچه که او گفته توجه کن و ببین چه معنایی در آن نهفته است.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این نکته اشاره میکند که ستایش و بزرگی نوشیروان به خاطر عدالتش مطرح شده و نه به خاطر قول و سخنان زیبا. او به درستی تاکید میکند که هر کسی که عدالت را رعایت کند و در راه انصاف قدم بردارد، شایسته ستایش است.
هوش مصنوعی: زمانی که این پادشاهان و دولتمردان اسلامی به سخنان او گوش دهند و با عدالت رفتار کنند، او قاصد و راهنمای آنها خواهد بود.
هوش مصنوعی: سپاسگزار خداوند هستیم که پادشاه ایران به درستی این سخن مهم را شنید و دریافت.
هوش مصنوعی: یک نمایی از عدالت به طور عالی و تابناک به تصویر کشیده شده است، به طوری که ظلم و ستم در برابر آن به زانو درآمده و از از میدان خارج شده است.
هوش مصنوعی: اگر داستان عدل و انصاف انوشیروان را نشنیدهای، میتوانی به نوشتارهای تاریخ و اظهارات ثبت شده در دفترها و کتب مراجعه کنی تا نمونههایی از عدالت او را ببینی.
هوش مصنوعی: سپس به انصاف و عدالت این سرزمین کهن نگاه کن، عدالت انوشیروان را به خاطر بیاور.
هوش مصنوعی: خوب کار کردی ای پادشاهی که کشور را اداره میکنی، خوب کار کردی ای شاهی که از مردم خود حمایت میکنی.
هوش مصنوعی: تو در روز و شب به فکر مردم هستی و غم آنها را میخوری، اما خودت کیستی که اینقدر نگران دیگران هستی؟ تو پادشاهی و مسؤولیتی بر دوش داری.
هوش مصنوعی: ای شاه، ملک تو مانند یک عروس زیباست که شوهرش فقط و تنها با عدل و انصاف زندگی میکند.
هوش مصنوعی: مدتی این دختر زیبا همچون عروسی نوپا در کنار سرش، دستمالی زری و نازک داشت.
هوش مصنوعی: عدالت تو چون لباس رنگارنگ و زیبایی است که بر تن دارد و از این لباس خشن و زشت دست بر میدارد.
هوش مصنوعی: متأسفانه زمان اجازه نداد که از وجود تو، زیبایی و شکوهی دیگر به دنیا بیفزایم.
هوش مصنوعی: این دنیا با تلاطم و دگرگونیاش، بر روی تو غبار و خاک پاشیده است، به گونهای که این خاک بر سرت نشسته است.
هوش مصنوعی: بزرگان و شاهان برای تو میگریند و بر مصیبتت ناله میکنند.
هوش مصنوعی: من از میان آسمان، ستارهای را برگزیدم که از ظلم و حسد آسمان رهایی یافت.
هوش مصنوعی: مدتی از احوال مردم غمخوار و حامی آنها بودی، اما اکنون رفتهای و هیچکس درد و غم آنها را تحمل نکرده است.
هوش مصنوعی: براساس سرنوشت و قضا و قدر الهی، هیچکس نمیتواند از آنچه برایش مقدر شده است، فرار کند.
هوش مصنوعی: ملک در بهشت ماند و به زیبایی آن چشم دوخت، اما چرا همچنان در آنجا باقی ماندی ای که بر او منظر بهشتی داری؟
هوش مصنوعی: تو بر مبنای انصاف و عدالت، بنایی عظیم ساختهای، اما اکنون به خاطر گذر زمان و کهنه شدن مسیر، آن را ترک میکنی.
هوش مصنوعی: مردمی را میبینم که به خاطر تو، ای سلطانا، لباسهایشان از غم پاره شده و چشمانشان اشکآلود است.
هوش مصنوعی: تو رفتی و حالا بار سنگین خواستههای مردم بر دوش خداوند و سران جامعه قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: اگر ماه در آسمان پنهان شود، خورشید روشنایی خود را نمایان میکند. همچنین، وقتی دریا تاریک و خموش میشود، گوهرها و زیباییهای پنهان آن به نمایش درمیآید.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، هماکنون تو بر تخت نشستهای و این نتیجهی تلاشهای آن خدایان پیروز است.
هوش مصنوعی: به انسانها کمک کن، زیرا خداوند پاداش بزرگی برای کسانی که به دیگران کمک میکنند، در نظر دارد و این پاداش جاویدان است.
هوش مصنوعی: به یاری مردم بشتاب و در دنیا به نیکی و انصاف عمل کن، زیرا در آخرت تنها خداوند است که میتواند به تو کمک کند.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف جایی زیبا و با شکوه اشاره دارد که در آن محفل یا جمعی با عظمت برپاست. در این مکان، فضایی سرشار از نیکویی و زیبایی وجود دارد که همه جا را آکنده از لطافت و جذابیت میسازد. به عبارت دیگر، این محل به قدری با شکوه است که از آن به عنوان محضر همایون یاد میشود.
هوش مصنوعی: سرزمین پدر را با عدالت و راستی آباد کن، زیرا این زمین وراثت توست و شایسته تو است.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، آیا میدانی که کشور ایران در گذشته چگونه بوده است؟ همچون درختی سرسبز و آراسته، پر از سرزندگی و زیبایی.
هوش مصنوعی: به خاطر عدالت، جاری شدن جوی آبی از زیر پای درویشی که طعم آن مانند شکر شیرین است.
هوش مصنوعی: پس از آن، از درخت تناور امیدها را برداشتند و فراوان چیدند.
هوش مصنوعی: این درخت به قدری رشد کرده که به اوج بلندی رسیده و سپس از آسمان خواسته تا برگهایی بر افرازند.
هوش مصنوعی: پس از آن، گاهی این درخت بزرگ و تنومند از ضربههای مشکلات و فتنهها خسته میشد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در این دنیای ناپسند، ستم و ظلم برچیده نشود، تمام زیباییها و شکوفهها محو خواهند شد.
هوش مصنوعی: تا آنجا که درخت به خصوصیت خود باقیمانده، شاخهای خشک و شکسته و لاغر مانده است.
هوش مصنوعی: سپس، ناگهان، طوفان حوادث شدت گرفت و خواست که او را از ریشه برکند.
هوش مصنوعی: باغبانی خوشبخت و پیروز ناگهان آمد و آب رفته را به باغ آورد.
هوش مصنوعی: آبی که از چشمه حیات جوشیده، به آبی که با شربت کوثر ترکیب شده است.
هوش مصنوعی: آب یا نعمتهایی که به هدر رفتهاند، مانند خرمنهایی که در نتیجه ستم و ظلم نابود شدهاند، مانند آتشی هستند که به زراعت ظالم آسیب میزند.
هوش مصنوعی: آب، نمایانگر عدل و انصاف است و با نیروی خرد و دانش، به خوبی ارج نهادن به آزادی را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: آبی که به واسطه دانش و آگاهی به دست آمده، به سمت درختی که کشاورز پرورش داده است، روانه میشود.
هوش مصنوعی: آبهای روان به حرکت درآمدند و خود نخل، از این جستوخیز، تنها شاخ و برگ ناقص و بیپایانی به جا گذاشت.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از او آب بگیری، باید اجازه دهی که شاخهای بلند و برگهایی سبز و خرم بر رویش رشد کند.
هوش مصنوعی: آب به خاطر لطف و کرم به سرزمین میدهد و آتش را به سوی دشمن از لبه خنجر میافکند.
هوش مصنوعی: ای کاش نگاهی به سمت خاور داشته باشی، زیرا از تو زیبایی و ارزش شاهانهای برای خاور زمین برمیخیزد.
هوش مصنوعی: عجب نیست اگر کسی از دیدن تو حیران شود، چرا که نور تو میتواند سنگ را به طلا تبدیل کند.
هوش مصنوعی: به سوی خوبان نگاه کن و بشنو نالههای بیپایان بسیاری از مادران و دختران.
هوش مصنوعی: به چه اندازه غم و اندوه را در چهرهی کسانی میبینی که به خاطر جدایی از همسرشان دچار سختی و غم هستند.
هوش مصنوعی: حکیم میگوید این گره، میوهای از خداوند است و افرادی که سست و بیثبات هستند مانند باد سخت و سردی میوزند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که گلها به یکدیگر برخورد نکنند و آسیب نبینند، یک نگاهی به آنها بینداز ای باغبان.
هوش مصنوعی: مدتی به آنها نگاه کن، سپس شاهد میوهٔ خوشمزه و گلهای قرمز خواهی بود.
هوش مصنوعی: درختی زیبا و استوار است که با ریشههای محکم و قویاش، نمایانگر عدالت و استحکام میباشد. این درخت، نشاندهندهی قدرت و استقامت خود است و بر پایههای محکم و اصولیاش ایستاده است.
هوش مصنوعی: پادشاه کجا میتواند به اصول عدالت و دادگری روی آورد، اگر به لطف و رحمت خداوند بازنگردد؟
هوش مصنوعی: پادشاه نمیتواند بر ظلم پایدار بماند، زیرا آنکه خداوند او را بسیار ستوده، از هر سو مورد کمک قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: قول پیامبر را در زندگی خود به کار بگیر و به احساسات ضعیف و انسانی دیگران آسیبی نرسان.
هوش مصنوعی: عدالت، generosity، قدرت و دانش را انتخاب کن تا دنیای تو به دو سویه مسخر و تحت کنترل تو درآید.
هوش مصنوعی: گفتم که ستایش تو راهی خوشایند نیست و این روش برای بیان آن مناسب نیست.
هوش مصنوعی: هرچند میتوانم در شعر به زیبایی و فریبندگی چشمهای جذاب و فریبکاران بپردازم، اما در حقیقت، این کار تنها به بیان احساسات محدود میشود.
هوش مصنوعی: ولی حالا که در این وضعیت هستم، در مییابم که برخی افراد به دنبال شعر و حکمت هستند و این جستجو بیدلیل و بیمورد نیست.
هوش مصنوعی: اگر حکمت و دانش از سخن من ناشی نشود، این نشان میدهد که همه چیز طبیعی و خالص از سنگی سخت و بیروح به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم جانشینی عشق و زیبایی در زندگی اشاره دارد. در آن، احساسات عمیق و ارزشمندی که عشق به همراه دارد، به تصویر کشیده شده و نشان میدهد که این عشق میتواند تمام چالشها و سختیها را تحتالشعاع قرار دهد. هرگز نمیتوان از زیبایی و قدرت عشق غافل شد، حتی در زمانهای دشوار.
هوش مصنوعی: اکنون به دستور خداوندان خراسان، اینجا در این سرزمین جلسهای تشکیل شده است.
هوش مصنوعی: جایی از انصاف و عدالت که در آن، آسمان به شکل قوسی و برآمده دیده میشود.
هوش مصنوعی: این مجلس خوشبخت مانند آسمان است و در آن دانشمندان، چون ستارههای درخشانی میدرخشند.
هوش مصنوعی: به زودی از خراسان مردان دانا و هوشیار به سمت ری خواهند آمد.
هوش مصنوعی: برای بهبود کشور و شکوه پادشاه، عالمان و دانشمندان در آنجا حضور دارند و فعالیت میکنند.
هوش مصنوعی: ای فرشته خوشحال، با شادی زندگی کن و از دشمن شاه که موجب رنج و درد است، دوری کن.
هوش مصنوعی: تا زمانی که عدالت وجود دارد، ظلم از آن کمتر است و تا زمانی که سود وجود دارد، ضرر کمتر خوشایند است.
هوش مصنوعی: خیر و خوشی برای تو آرزو میکنم؛ زندگیات خوشبخت و سلامت باشد و از لذتهای زندگی بهرهمند شوی بدون هیچ گونه رنج و سختی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سروی گر سرو ماه دارد بر سر
ماهی گر ماه مشک بارد وعنبر
ماهت با مشک سیم دارد همبر
سروت بر مه ز لاله دارد زیور
شکر داری! چنانکه داری لؤلؤ
[...]
کافر نعمت بسان کافر دین است
جهد کن و سعی کن بکشتن کافر
شنبه شادی و اول مه آذر
زخمه بر افکن بعود و عود بر آذر
باده فراز آر و دل برنج میازار
شاد دل از یار باش و باده همی خور
آن بت عیار و فتنه بت فرخار
[...]
روز وداع از در اندر آمد دلبر
لب ز تف عشق خشک و دید ز خون تر
آب نمانده در آن دو رنگین سوسن
تاب نمانده در آن دو مشکین چنبر
عبهر چشمش گرفته سرخی لاله
[...]
ای به جلالت ز آفرینش برتر
ذات تو تنها به هرچه هست برابر
زادهٔ خیرالوری رسول مکرم
بضعهٔ خیرالنسا بتول مطهر
از تو تسلی گرفته خاطر گیتی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.