هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر از حالت گیجی و سردرگمی خود صحبت میکند و بیان میکند که این گیجی حتی از کافر نیز بیشتر است. او به این میپردازد که بر اساس آیینی که به آن اعتقاد دارد و جان و دلش را به آن داده، شمع و پروانه را در جستجوی حق و حقیقت میبیند. به طور کلی، این اشعار بیانگر احساس گیجی و تلاش برای یافتن معنی و حقیقت در زندگی هستند.
هوش مصنوعی: در این روش که عشق و احساس را فدای زیبایی و دلباختگی میکند، شمع و پروانه هم به این عشق جذاب و خطرناک گوشهای از زندگی خود را اختصاص میدهند.
علیرضا در ۶ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۵۴ نوشته:
منظور از مصرع اول: اشاره به کم حافظگی دروغگو و ناهشیاری و مستی کافر دارد. می ناد: گویش محلی محسوب میشه بمعمنی دیگر نخواهی دید. در مورد پرویج من نظرم اینه که داره به یه دیوانگیه بالاتر اشاره میکنه! یعنی یه حسی بالاتر از شمع و پروانه رو مد نظر داره. ارادتمند دوستان
حسین در ۵ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۴ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۰۱ نوشته:
سلام دوستان به نظر من منظور از موی ناد یعنی مباد من چنان گیج و ویجم که کافر هم به این حالت نیست یا نباشد پرویج یعنی ترویج در دین ما داستان شمع و پروانه را ترویج میدهد به شمع میگوید عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر از حالت گیجی و سردرگمی خود صحبت میکند و بیان میکند که این گیجی حتی از کافر نیز بیشتر است. او به این میپردازد که بر اساس آیینی که به آن اعتقاد دارد و جان و دلش را به آن داده، شمع و پروانه را در جستجوی حق و حقیقت میبیند. به طور کلی، این اشعار بیانگر احساس گیجی و تلاش برای یافتن معنی و حقیقت در زندگی هستند.
هوش مصنوعی: من به شدت گیج و سردرگم هستم، به گونهای که حتی کافر هم نمیتواند اینگونه سر به گم باشد.
هوش مصنوعی: در این روش که عشق و احساس را فدای زیبایی و دلباختگی میکند، شمع و پروانه هم به این عشق جذاب و خطرناک گوشهای از زندگی خود را اختصاص میدهند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ز جور لشکر خرداد و مرداد
تواند داد ما را هیچکس داد؟
محال است این طمع هیهات هیهات
کس دیدی که دادش داد خرداد
ز بهر آنکه تا در دامت آرد
[...]
نقیبان را به سالاران فرستاد
یکایک را ز رفتن آگهی داد
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز پولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
الغ عارض ز . . . ن گربه افتاد
جهانرا گنده گردانید از باد
چرا خاکش نپوشیدند بر روی
که باگه این کند گربه چو افتاد
گه گربه بعهد ارسلان خان
[...]
اگر عالم سراسر ظلم گیرد
نیابد هیچ مظلوم از فلک داد
همه ظلم از نجوم و از فلک دان
که لعنت بر نجوم و بر فلک باد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.