گنجور

 
 
 
شیخ محمود شبستری

چو ما از حرف خود در تنگناییم

چرا چیزی دگر بر وی فزاییم

جهان ملک خاتون

چو با مهر رخ او آشناییم

چرا ای جان و دل از تو جداییم

تو سلطانی نظر کن سوی درویش

چو در کوی وصال تو گداییم

نه مرد عشق بازار تو بودیم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جهان ملک خاتون
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه