شوان استارگان یکیک شمارم
براهت تا سحر در انتظارم
پس از نیمه شوان که ته نیایی
زدیده اشک چون باران ببارم
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
شوان استارگان یکیک شمارم
براهت تا سحر در انتظارم
پس از نیمه شوان که ته نیایی
زدیده اشک چون باران ببارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به عشق و انتظار اشاره دارد. شاعر در شب تا صبح منتظر محبوبش است و زمانی که او نیاید، اشکهایش مانند باران جاری خواهد شد.
هوش مصنوعی: در دل شب، ستارهها را یکیک میشمارم و تا صبح در انتظار تو هستم.
هوش مصنوعی: بعد از نیمه شب که به انتهای روز نزدیک میشویم، من با چشمان اشکآلود مانند باران، میبارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
کُنون، گر تو نباشی جفت و یارم،
نیارایی به شادی روزگارم.
مو که چون اشتران قانع به خارم
جهازم چوب و خرواری ببارم
بدین مزد قلیل و رنج بسیار
هنوز از روی مالک شرمسارم
به سختی صبر ده، تا پای دارم
در آسانی مکن فرموش کارم
زنش گفتا که من بیمار و زارم
عرابی گفت من تیمار دارم
چه خوش بودی، دریغا، روزگارم؟
اگر با من خوشستی غمگسارم
به آب دیده دست از خود بشویم
کنون کز دست بیرون شد نگارم
نگارا، بر تو نگزینم کسی را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.