کشاورزی از هر طرف دشت کاو
عیان گنج گاوانش از پای گاو
پی دانه کشتن زمین می شکافت
که گنجوری از خاک امین تر نیافت
بآن کشته دادی از آن رود آب
بزنگار تو ریختن سیم ناب
بر آن سبزه کامد زبر جد نشان
تو گفتی که شد خضر دامن کشان
نگشته همان دانه از کاه دور
نبرده ز خرمن همان دانه مور
خداوند خرمن ز بخل ای شگفت
مگر خوشه از خوشه چین وا گرفت؟!
کشید از جگر خوشه چین آه گرم
دل آهنین فلک کرد نرم
بناگاه برق آتشی بر فروخت
که این کشته را، از تر و خشک، سوخت
هم از خاک جوشید آبی سیاه
هم از کشته بر کهکشان رفت کاه
شد ابروی داس فلک پر ز چین
نه خوشه بجا ماند و نه خوشه چین
از آن دانه کز خرمن سوخته
بجا ماند چون گنج اندوخته
رهیدند بیمایه موران ز رنج
چو محتاج کش پا فرو شد بگنج!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر به بررسی مشکلات و رنجهای کشاورزی پرداخته شده است. کشاورز با سختی زمین را شخم میزند و دانه میکارد تا از خاک، ثمرهای حاصل کند. اما با غم و اندوه، میبیند که تلاشش بیثمر مانده و دانهها به دزدی تضمین شده بر میخیزند. در نهایت، وقتی که آتش بلایی بر سر محصولات میآورد، نه تنها دانهای باقی نمیماند، بلکه درد و رنج کشاورز نیز به اوج میرسد. کشاورز حسرت گنجینهای را میخورد که بهراحتی از بین رفته است و موجودات کوچک مانند موران نیز از این وبا رنجشان کم شده است. در اینجا، شعری پندآموز در خصوص بیعدالتیها و دشواریهای زندگی کشاورزان و همچنین بیوفایی طبیعت نسبت به زحمت آنها به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: یک کشاورز در دشت به دور و بر خود نگاه میکند و ثروت و دامهای خود را میبیند که در زمینش در حال چرا هستند.
هوش مصنوعی: برای یافتن دانه، زمین را میشکافند زیرا در میان خاک، چیزی با ارزشتر و مطمئنتر وجود ندارد.
هوش مصنوعی: تو به آن کشته، آب با کیفیت و خالصی را تقدیم کردی که از کردار تو سرچشمه میگیرد.
هوش مصنوعی: در آنجا که سبزهای رشد کرده و نشانهای از تو وجود دارد، تو گفتی که خضر (نماد زندگی و جوانی) آمده و دامنش را به عقب کشیده است.
هوش مصنوعی: دانهای که از کاه جدا نشده، نمیتواند دور از خرمنش باشد. به عبارتی، اگر چیزی هنوز از ریشه یا منبع خود جدا نشده، نمیتواند به جایی دور برود.
هوش مصنوعی: خداوند از بخل و سختگیری نمیتواند محصولی به بار آورد، مگر اینکه خوشهچینی بتواند از این خرمن بهرهای بگیرد؟
هوش مصنوعی: دل قوی و شجاع آسمان از اعماق وجودش حسرتی عمیق را با خود حمل میکند و در نهایت، آن حسرت به آرامی به حرارت و احساس جانی تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: ناگهان آتشی به شکلی شدید برخاست که همه چیز را، چه تر و چه خشک، به خاکستر تبدیل کرد و این شخص را نیز سوزاند.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که از خاک و زمین، آب سیاه به وجود آمده و همچنین از کشتهها و مردگان، کاه به آسمانها رفته است. به طور کلی، میتوان گفت که زندگی و مرگ هر دو در چرخهای از تحولات طبیعی به یکدیگر متصل هستند.
هوش مصنوعی: ابروی زمین به شکل داسی و پرچین درآمده است، نه خوشهای باقی مانده و نه کسی که آنها را بچیند.
هوش مصنوعی: از دانهای که در خرمن سوخته باقی مانده، چون گنجی ارزشمند است.
هوش مصنوعی: مورچهها از رنج و غصه آزاد شدند، چون نیازمند شدند و پا به گنج گذاشتند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.