مرا، کام دل، ازنگاهی برآید
که از کنج چشم سیاهی برآید
کند گر نه بانگ جرس رهنمایی
چه از سعی کم کرده راهی برآید؟!
شب عید، چشمم ببامی است کز وی
پی دیدن ماه، ماهی برآید
رخت ماه و بهتر ز ماهی که گاهی
رود در پس ابر و گاهی برآید
بشاهان رسد ناز چون من گدایی
که از خلوت چون تو شاهی برآید
مرا گر کشد، ور کند زنده شاید؛
کش این هر دو کار، از نگاهی برآید
نیارم ز کوی تو رفتی چو صیدی
که نتواند از صید گاهی برآید
جفایش مباد از دل دردمندی
شبی ناله یی، روزی آهی برآید
مکن رنجه، سرپنجه از بهر قتلم
چه از کشتن بیگناهی برآید؟!
دعا سرکنم کز لبت کام آذر
برآید الهی، الهی برآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.