شماره ۱: بنگر ز صبا دامن گل چاک شده *(منتسب به چند نفر)
شماره ۲: گل بین که به غنج و ناز خواهد خندید
شماره ۳: ابری که رخ باغ کنون خواهد شست
شماره ۴: از دست گلابگر گل عشوه پرست
شماره ۵: با گل گفتم چو یوسف کنعانی
شماره ۶: بلبل که به عشق یک هم آواز نیافت
شماره ۷: بلبل همه شب شرح وصالت میخواند
شماره ۸: گل بین که بر اطراف چمن مینازد
شماره ۹: نی حال من و تو ماهوش میگوید
شماره ۱۰: گل بی سر و پای خویشتن میانداخت
شماره ۱۱: چون برگ گلت بدید گلبرگ طری
شماره ۱۲: در پیش رخ تو آفتاب افسانهست
شماره ۱۳: گل بین که گلاب ابر میدارد دوست
شماره ۱۴: گل گفت که رفتنم یقین افتادست
شماره ۱۵: گل گفت: اگرچه ابر صدگاهم شست
شماره ۱۶: گل گفت که دست زرفشان آوردم
شماره ۱۷: گل گفت که تا روی گشادند مرا
شماره ۱۸: گل گفت که تا چشم گشادند مرا
شماره ۱۹: گل گفت: کسم عمر به دریوزه نداد
شماره ۲۰: گل گفت: ز رخ نقاب باید انداخت
شماره ۲۱: گل گفت: که گه زخم زند صد خارم
شماره ۲۲: گل گفت: مرا خون جگر خواهد ریخت
شماره ۲۳: گل گفت که چند اوفتم در پستی
شماره ۲۴: گل گفت: نقاب برگشادیم و شدیم
شماره ۲۵: گل گفت: چنین که من کنون میآیم
شماره ۲۶: گل گفت: کسم هیچ فسون مینکند
شماره ۲۷: گل گفت: گلابگر چو تابم ببرد
شماره ۲۸: گل گفت: که با گلابگر هر سحری
شماره ۲۹: گل گفت: منم فتاده صد کار امروز
شماره ۳۰: گل گفت: چو نیست هفتهای روی نشست
شماره ۳۱: گل گفت ز تف دل عرق خواهم کرد
شماره ۳۲: گل بر سر پای غرقه خون زانست
شماره ۳۳: یارب صفت رایحه نسرین چیست
شماره ۳۴: افکند گلابگر ز بیدادگری
شماره ۳۵: بلبل به سحرگه غزلی تر میخواند
شماره ۳۶: زین شیوه که اکنون گل تر میخیزد
شماره ۳۷: تاگل ز گریبان چمن سر بر کرد
شماره ۳۸: ای گل به دریغ عمر دل پر خون کن
شماره ۳۹: گرچه گل تر درآمدن سر تیز است
شماره ۴۰: میریخت گل و ز خاک مفرش میکرد
شماره ۴۱: بشکفت به صد هزار خوبی گل مست
شماره ۴۲: غنچه که چو پسته لب شود خندانش
شماره ۴۳: با گل گفتم که داد بستان و برو
شماره ۴۴: بلبل سخنی گفت به گل آهسته
شماره ۴۵: گل گفت که در خاک چرا ننشینم
شماره ۴۶: بلبل به سحر نعرهزنان میآشفت
شماره ۴۷: در غنچه نگاه کن که چون میجوشد
شماره ۴۸: چون شور ز گل در دل بلبل افتاد
شماره ۴۹: گل قصه بی خویشتنی خواهد گفت
شماره ۵۰: با گل گفتم: چو چشم آن میدارم
شماره ۵۱: بشکفت گل و رونق شمشاد ببرد
شماره ۵۲: گل از پی عمری به طلب میآید
شماره ۵۳: گل عمر بسی کرد طلب پس چه کند
شماره ۵۴: با گل گفتم که با چنین عمر که هست
شماره ۵۵: گل بین که به صد غنج و به صدناز رسید
شماره ۵۶: تا پرده ز روی گل تر باز افتاد
شماره ۵۷: آن نقد نگر که در میان دارد گل