چون عهده نمیکند کسی فردا را
یک امشب خوش کن دلِ پر سودا را
مینوش به نور ماه ای ماه که ماه
بسیار بتابد که نیابد ما را
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
چون عهده نمیکند کسی فردا را
یک امشب خوش کن دلِ پر سودا را
مینوش به نور ماه ای ماه که ماه
بسیار بتابد که نیابد ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون عهده نمیشود کسی فردا را
حالی خوش دار این دل پر سودا را
همین شعر » بیت ۱
چون عهده نمیکند کسی فردا را
یک امشب خوش کن دلِ پر سودا را
چون عهده نمیشود کسی فردا را،
حالی خوش کن تو این دلِ سودا را،
همین شعر » بیت ۱
چون عهده نمیکند کسی فردا را
یک امشب خوش کن دلِ پر سودا را
گفتم صنما لاله رخا دلدارا
در خواب نمای چهره باری یارا
گفتا که روی به خواب بی ما وانگه
خواهی که دگر به خواب بینی ما را
چون عهده نمیشود کسی فردا را
حالی خوش دار این دل پرسودا را
می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه
بسیار بتابد و نیابد ما را
دلبند سمنبرست گلرفتارا
شیرین سخنا ماه شکر گفتارا!
هر چند که هیچ یاد ناری ما را
روز تو خجسته باد یارب یارا!
این سودایی که میدواند ما را
هرگز نتوان نشاند این سودا را
گویند که خویش را فرود آر آخر
دربند چگونه آورم دریا را
ای باد سحر خبر بده مر ما را
در ره دیدی آن دل آتشپا را
دیدی دل پرآتش و پرسودا را
کز آتش بسوخت صد خارا را
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.