گنجور

 
عطار

شماره ۱: چون روی تو در همه جهان روی کراست

شماره ۲: بی موی تونیست موی کس موئی راست

شماره ۳: تا روی ز زیر پرده بنمودی تو

شماره ۴: در کوی تو آفتاب منزل بگرفت

شماره ۵: ای واقعه عشق تو کاری مشکل

شماره ۶: عشقت به هزار پادشاهی ارزد

شماره ۷: ای زلف تو صد دام ستم افکنده

شماره ۸: جانا غم عشقت دل و دینم نگذاشت

شماره ۹: زلف و رخ تو که قصد جان دارندم

شماره ۱۰: ای روی چو آفتاب تو پشت سیاه

شماره ۱۱: ای پیش تو سرو و ماه پیوسته رهی

شماره ۱۲: چون ماه، به قطع، آب روی تو نداشت

شماره ۱۳: گر پرده ز روی دلستان برگیری

شماره ۱۴: ای گم شده درحسن تو هر دیدهوری

شماره ۱۵: تا دیده بر آن عارض گلگون افتاد

شماره ۱۶: گر در همه عمر آرزوئیم بود

شماره ۱۷: ای ترک! دلم غاشیه بر دوش تو شد

شماره ۱۸: تا حلقه آن زلف مشوش دیدم

شماره ۱۹: در جنب رخت چو ماه میننماید

شماره ۲۰: بی عشق تو زیستن دریغم آید

شماره ۲۱: ای حسن تو درحد کمال افتاده

شماره ۲۲: خورشید که چرخ در نکوئیش آورد

شماره ۲۳: ای نرگس صفرا زده سودائی تو

شماره ۲۴: لعلت که بلای دل و دین آید هم

شماره ۲۵: تا روی چو آفتاب جانان بفروخت

شماره ۲۶: گل را به چمن گونه رخسار تو نیست

شماره ۲۷: عشق رخ تو که کیمیای خطرست

شماره ۲۸: گاهی ز سر زلف سیاهت ترسم

شماره ۲۹: کوثر که لب ترا ندیم افتادهست

شماره ۳۰: ماهی که ز رخ یک سر مویم ننمود

شماره ۳۱: آن ماه که سجده برد انجم او را

شماره ۳۲: بی لعل لبش شکرستان میچکنم

شماره ۳۳: بگشاده رخ و بسته قبا میآید

شماره ۳۴: آن روز که روی دلستان نتوان دید

شماره ۳۵: شرط ره عشق چیست، درخون گشتن

شماره ۳۶: ای باد به سوی زلف آن یار بتاز

شماره ۳۷: دوش آمد و بنشست به صد زیبایی

شماره ۳۸: از باده عشق تو خماری دارم

شماره ۳۹: دل، خسته چشم ناوک انداز مدار

شماره ۴۰: اول که به پیش خویشتن راهم داد

شماره ۴۱: زلف تو برفت از نظرم چه توان کرد

شماره ۴۲: دل دادم و ترک کفر ودینش کردم

شماره ۴۳: زلف تو که بود آرزوئی همه را

شماره ۴۴: دل در خم آن زلف چو زنجیر بماند

شماره ۴۵: جانا! ز همه جهان نشستم برتر

شماره ۴۶: تا در سر زلفت خم و چین افکندی

شماره ۴۷: زلف تو که چون مشک به هر سوی افتاد

شماره ۴۸: دل گفت: «ره زلف تو چون کوتاهی است»

شماره ۴۹: شب نیست که جان بی تو به لب مینرسد

شماره ۵۰: در زلف اگرچه جایگاهی سازی

شماره ۵۱: زان خط که به گرد شکر آوردی تو

شماره ۵۲: بوئی که ز زلف مشکبوی تو رسد

شماره ۵۳: چون گشت دل من از سر زلف تو مست

شماره ۵۴: در عشق رخت چون رخ تو بیشم نیست

شماره ۵۵: گر لعل لب تو آب حیوانم داد

شماره ۵۶: هرکاو رخ تو بدید حیران ماند

شماره ۵۷: ای خاصیت لعل تو جان پروردن

شماره ۵۸: دل در سر زلف چون توحسن افروزی

شماره ۵۹: مشکین رسنت چو پرده ماه شود

شماره ۶۰: چون چشم تو تیر غمزه محکم انداخت

شماره ۶۱: گفتی که اگر میطلبی تدبیری

شماره ۶۲: دل روی بدان زلف سرافراز آورد

شماره ۶۳: گه لعل تو از قند دلم خواهد تافت

شماره ۶۴: تا زلف ترا به خون دل، رای افتاد

شماره ۶۵: در زلف تو صد حلقه دیگرگون است

شماره ۶۶: ای بیخبر از رنج و گرفتاری من

شماره ۶۷: گر کشته شوم کشته به نام تو شوم

شماره ۶۸: چون نیست ز عقل ذرهای توفیرم

شماره ۶۹: تا زلف زره ورت به هم تافته شد

شماره ۷۰: تا در سر زلفت خم و تاب افکندی

شماره ۷۱: چون مشک خط تو سایه‌ور می‌افتد

شماره ۷۲: زلف تودگر ز دست نگذارم من

شماره ۷۳: ای پرده دل پرده نوازت بوده

شماره ۷۴: بیچاره دل من که غم جانش نیست

شماره ۷۵: گر لعل لب تو در شهوارم داد

شماره ۷۶: تا کی کمر عهد و وفا باید بست

sunny dark_mode