گنجور

 
عطار

دریای دلم گرچه بسی میآشفت

از غیرت خلق گوهر راز نسفت

رازی که دلم ز خلق میداشت نهفت

اشکم به سر جمع به رویم در گفت

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode