یک شبی خفاش گفت از هیچ باب
یک دمم چون نیست چشم آفتاب
میشوم عمری به صد بیچارگی
تا بباشم گم درو یک بارگی
چشم بسته میروم در سال و ماه
عاقبت آخر رسم آن جایگاه
تیز چشمی گفت ای مغرور مست
ره ترا تا او هزاران سال هست
بر چو تو سرگشته این ره کی رسد
مور در چه مانده بر مه کی رسد
گفت باکی نیست، میخواهم پرید
تا ازین کارم چه نقش آید پدید
سالها میرفت مست و بی خبر
تا نه قوت ماندش نه بال و پر
عاقبت جان سوخته، تن در گداز
بیپرو بیبال، عاجز مانده باز
چون نمیآمد ز خورشیدش خبر
گفت از خورشید بگذشتم مگر
عاقلی گفتش که تو بس خفتهای
ره نمی بینی که گامی رفتهای
وانگهی گویی کزو بگذشتهام
زان چنان بیبال و پر سرگشتهام
زین سخن خفاش بس ناچیز شد
آنچ ازو آن مانده بود، آن نیز شد
از سر عجزی بسوی آفتاب
کرد حالی از زفان جان خطاب
گفت مرغی یافتی بس دیده ور
پارهای به دورتر بر شو دگر
دیگری پرسید ازو کای رهنمای
چون بود گر امر میآرم بجای
من ندارم با قبول و رد کار
میکنم فرمان او را انتظار
هرچ فرماید به جان فرمان کنم
گر ز فرمان سرکشم تاوان کنم
گفت نیکو کردی ای مرغ این سؤال
مرد را زین بیشتر نبود کمال
هرک فرمان کرد، از خذلان برست
از همه دشواریی آسان برست
طاعتی بر امر در یک ساعتت
بهتر از بیامر عمری طاعتت
هرک بیفرمان کشد سختی بسی
سگ بود در کوی این کس نه کسی
سگ بسی سختی کشید و زان چه سود
جز زیان نبود چو بر فرمان نبود
وانک بر فرمان کشد سختی دمی
از ثوابش پر برآید عالمی
کار فرمان راست در فرمان گریز
بندهٔ تو، در تصرف برمخیز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این داستان، خفاشی که از نور خورشید دوری میکند، به امید یافتن راهی برای رسیدن به خورشید، سالها بدون آگاهی از وضعیت خود پرواز میکند. اما بعد از مدتها، متوجه میشود که نه تنها به مقصد نرسیده بلکه از تواناییاش نیز کاسته شده است. او با ناامیدی از دیگران میپرسد و متوجه میشود که راهنما باید به دستورات و فرمانها گوش کند تا به هدف برسد. در نهایت، مشاور میگوید که پیروی از دستورات بهتر از تلاش بیهدف و خودسرانه است، زیرا آنکه به دستورات عمل کند، در برابر مشکلات پیروز میشود و ثواب میبرد. این داستان به اهمیت فرمانپذیری و انجام وظایف به شیوهای منظم اشاره دارد.
هوش مصنوعی: یک شب خفاشی گفت که من از هیچ چارهای ندارم، زیرا در این تاریکی، مانند همیشه نوری از آفتاب به من نمیرسد.
هوش مصنوعی: من برای اینکه یک بار به طور کامل در عشق غرق شوم، عمر طولانیای را با سختیها و مشکلات سپری میکنم.
هوش مصنوعی: با چشمان بسته در مسیر زمان و ایام حرکت میکنم و در پایان به جایی میرسم که از قبل مشخص شده است.
هوش مصنوعی: زن تیزچشم به مغرور مست میگوید: تو را تنها به خاطر این که چندین سال در مسیر خود قدم گذاشتهای، نباید به خود ببالید.
هوش مصنوعی: کسی که به مانند تو از عشق و شوق سرگردان است، نمیتواند به هدف خود برسد. مانند مورچهای که برای رسیدن به ماه تلاش میکند، اما این تلاش بیفایده است.
هوش مصنوعی: گفت نگران نباش، میخواهم پرواز کنم تا ببینم از این کارم چه اثری به جا میماند.
هوش مصنوعی: سالها به حالت سرمستی و بیخبر از دنیا گذشت و به جایی رسید که نه توانایی ادامهٔ زندگی را داشت و نه نیروی پرواز.
هوش مصنوعی: در نهایت، کسی که به شدت آسیبدیده و داغ دیده است، بدون هیچگونه تلاشی و بدون بال و پر، همچنان ناتوان باقی مانده است.
هوش مصنوعی: وقتی از خورشیدش خبری نبود، تصمیم گرفتم از آن بگذرم.
هوش مصنوعی: عاقل به او گفت که تو خیلی در خواب هستی و نمیبینی که نمیتوانی راه را پیدا کنی چون حتی یک قدم هم برنداشتهای.
هوش مصنوعی: سپس میگویی که من از او عبور کردهام، و در حالی که بیبال و پر هستم، سردرگم و پریشان شدهام.
هوش مصنوعی: از این سخن، خفاش به شدت کوچک و بیاهمیت شد و آنچه که از او باقی مانده بود نیز از بین رفت.
هوش مصنوعی: به خاطر ناتوانی خود، به سوی آفتاب نگاهی کردم و حالتی از درونم به سخن آمد.
هوش مصنوعی: مرغی را دیدی که به خوبی میبیند؛ حالا اگر چیزی از دورتر ببینی، دیگر آن را رها کن و به سراغ چیز دیگری برو.
هوش مصنوعی: دیگری از او پرسید: ای راهنمای من، وضعیت چگونه است اگر من خواستهام را به جای دیگری بیاورم؟
هوش مصنوعی: من به خوب یا بد بودن چیزی اهمیت نمیدهم و تنها منتظر اجرای دستورات او هستم.
هوش مصنوعی: هر چیزی که بگوید را با جان و دل اجرا میکنم، حتی اگر بخواهم از دستوراتش سرپیچی کنم، عواقب آن را میپذیرم.
هوش مصنوعی: تو به خوبی این سؤال را مطرح کردی، ای پرنده، اما دیگر چنین کمالی فراتر از این نیست.
هوش مصنوعی: هرکه فرماندهی کند، از شکست و یأس رهایی مییابد و همه سختیها برای او آسان میشود.
هوش مصنوعی: انجام یک دستور الهی در یک ساعت بهتر از این است که در تمام عمر بدون فرمان او عبادت کنی.
هوش مصنوعی: هرکس که بدون فرمان و کنترل حرکت کند، در واقع دچار سختی و مشکل زیادی خواهد شد. او به نوعی به مانند سگی است که در کوچه و خیابان رها شده و هیچکس به او اهمیتی نمیدهد.
هوش مصنوعی: سگ خیلی زحمت کشید اما در قبالش تنها ضرر کرد، چون بر اساس دستور عمل نکرد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بر اساس فرمان خدا، در برابر سختیها پایدار باشد، در آن لحظه از پاداشهایش آسمانها پر میشود.
هوش مصنوعی: در دستور کار تو، فرمانی وجود دارد که از آن میگریزد، و من بندهات با تلاش و کار به دنبال تسلط بر این ماجرا هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.