بزرگی گفت پر شوقست جانم
که شد عمری که من دربندِ آنم
که از من صدقهٔ برسد بدرویش
که آن صدقه نبیند کس کم و بیش
چو رفتست این دقیقه بر زبانش
چنین گفتست هاتف آن زمانش
که تو باید اگر صاحب یقینی
که آن صدقه که بخشیدی نه بینی
تو همچون مُردهٔ بد مینمائی
که خود را مُرده و زنده بلائی
نخواهی زندگانی گر بدانی
که مردن بهترت زین زندگانی
اگر تو پیش دان و پیش بینی
همه کم کاستی خویش بینی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به تجویز پاکی و خالصی نیت در بخشیدن صدقه اشاره میکند. او میگوید که اگر کسی یقین داشته باشد که بخشش او باید بدون انتظار پاداش یا دیده شدن باشد، در این صورت او واقعاً زنده است. در غیر این صورت، او مانند مردهای به نظر میرسد که فقط در ظواهر زندگی میکند. شعر تأکید میکند که باید به درون خود نگاه کنیم و نارساییها و کمبودهای خود را بشناسیم تا بتوانیم به زندگی واقعی و حقیقی دست یابیم.
هوش مصنوعی: یک شخصیت بزرگ اظهار میکند که روحش با شوق و اشتیاقی عمیق درگیر است، چرا که او برای مدت طولانی به چیزی وابسته و درگیر بوده است.
هوش مصنوعی: از من چیزی به درویش میرسد که هیچکس نه آن را کم میبیند و نه زیاد.
هوش مصنوعی: وقتی این لحظه بر زبانش جاری شده، آن صدا در آن زمان چنین گفته است.
هوش مصنوعی: اگر به راستی مطمئن هستی که صدقهای که دادهای را نمیبینی، باید به این آگاهی برسی که نباید به آن وابسته باشی.
هوش مصنوعی: تو مثل کسی به نظر میرسی که در حالت مرگ است، اما در واقع خود را در میان زندگی و مرگ میکنی.
هوش مصنوعی: اگر بدانید که مرگ بهتر از زندگی است، هرگز زندگی را نخواهید خواست.
هوش مصنوعی: اگر تو توانایی و دانش کافی داشته باشی، در آن صورت میتوانی نقصها و کمبودهای خود را بهتر ببینی و درک کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.