گر مرد نام و ننگی از کوی ما گذر کن
ما ننگ خاص و عامیم از ننگ ما حذر کن
سرگشتگان عشقیم نه دل نه دین نه دنیا
گر راه بین راهی در حال ما نظر کن
تا کی نهفته داری در زیر دلق زنار
تا کی ز زرق و دعوی، شو خلق را خبر کن
ای مدعی زاهد غره به طاعت خود
گر سر عشق خواهی دعوی ز سر بدر کن
در نفس سرنگون شو گر میشوی کنون شو
واز آب و گل برون شو در جان و دل سفر کن
جوهرشناس دین شو مرد ره یقین شو
بنیاد جان و دل را از عشق معتبر کن
از رهبر الهی عطار یافت شاهی
پس گر تو مرد راهی تدبیر راهبر کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضامینی چون عشق، طهارت روح و تفکر درباره هویت انسانی میپردازد. شاعر از شنونده میخواهد که از تعصبات و ناپاکیها دوری کند و به جستجوی عشق حقیقی بپردازد. او بر اهمیت شناخت ذات و جوهر دین تأکید میکند و میگوید که برای رسیدن به حقیقت باید از ظواهر و ادعاهای بیمحتوا فاصله گرفت. در نهایت، شاعر از رهبر الهی به عنوان نمونهای از راستی و حقیقت یاد میکند و از مردانگی و تدبیر در مسیر هدایت دعوت میکند.
هوش مصنوعی: اگر مردی به دنبال شهرت و غیرت هستی، از نزدیکی ما بگذر. ما خود ما ننگِ خاص و عام هستیم، پس از ننگ ما دوری کن.
هوش مصنوعی: ما در دنیای عشق سرگردان هستیم و نه دل و دین خاصی داریم و نه به چیزی در این دنیا وابستهایم. اگر در میانه این راه قرار داری، به حال ما نگاهی بینداز.
هوش مصنوعی: تا کی میخواهی خودت را پشت لباس و ظاهر پوشانده نگهداری؟ تا کی به تظاهر و فریبکاری ادامه میدهی؟ بهتر است مردم را به حقیقت وجودیات آگاه کنی.
هوش مصنوعی: ای انسان مدعی زاهد که به عبادات و طاعات خود مغرور هستی، اگر واقعا میخواهی به عشق و حقیقت دست یابی، باید از ادعای خود کنارهگیری کنی.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی تغییر کنی و بهبود پیدا کنی، باید از حالت پیشین خود خارج شوی و بهطور عمیقتری به درون خود سفر کنی. برای نفوذ به واقعیات معنوی و روحی، باید از محدودهی مادی و جسمی خود فراتر بروی.
هوش مصنوعی: به شناخت درونی و واقعیات زندگی بپرداز و در مسیر یقین و ایمان گام بردار. اصل وجود و روح خود را با عشق و محبت ارزشمند کن.
هوش مصنوعی: عطار از رهنمایی الهی به مقام رهبری رسید، پس اگر تو هم مرد عمل و مسیر درست هستی، باید راهی برای هدایت و رهبری پیدا کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دل ترا بگفتم کز عاشقی حذر کن
بگذار نیکوان را وز مهرشان گذر کن
چون روی خوب بینی دیده فراز هم نه
چون تیر عشق بارد شرم و خرد سپر کن
فرمان من نبردی فرجام خود نجستی
[...]
گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن
گفتی خوشی تو بیما زین طعنهها گذر کن
گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت
کس بیتو خوش نباشد رو قصه دگر کن
گفتی ملول گشتم از عشق چند گویی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.