ای گرفته حسن تو هر دو جهان
در جمالت خیره چشم عقل و جان
جان تن جان است و جان جان تویی
در جهان جانی و در جانی جهان
های و هوی عاشقانت هر سحر
می نگنجد در زمین و آسمان
بوالعجب مرغی است جان عاشقت
کز دو کونش می نیابد آشیان
جملهٔ عالم همی بینم به تو
وز تو در عالم نمیبینم نشان
ای ز پیدایی و پنهانی تو
جان من هم در یقین هم در گمان
تن همی داند که هستی بر کنار
جان همی داند که هستی در میان
بس سخن گویی از آنی بس خموش
بس هویدایی از آنی بس نهان
کی تواند دید نور آفتاب
چشم اعمی چون ندارد جای آن
ما همه عیبیم چون یابد وصال
عیبدان در بارگاه غیبدان
تا نگردد جان ما از عیب پاک
کی شوی با عاشقانش هم عنان
آستین نا کرده پر خون هر شبی
کی شود شایستهٔ آن آستان
همچو عطار از دو کون آزاد گرد
بندهٔ یکتای او شو جاودان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و حقیقت وجودی محبوب اشاره میکند و تأثیر آن را بر جان و عقل انسان بیان میکند. او میگوید که محبوب او در هر دو جهان، یعنی در ظاهر و باطن، وجود دارد و عشق به او روح را به پرواز درمیآورد. شاعر به کنایه از عشق در مشکلات و چالشهای آن سخن میگوید و تلاش میکند تا به عمق وجود محبوب دست یابد. همچنین بیان میکند که نمیتوان به مدد چشمی کور حقیقت را دید و انسانها به عیبهای خود آگاه هستند. در نهایت، خواسته شاعر این است که با رهایی از قید و بندهای دنیوی، به عشق واقعی نائل آید.
هوش مصنوعی: تو با زیباییات هر دو دنیا را تحت تأثیر قرار دادهای، چشمان عقل و جان را در جمال خود خیره کردهای.
هوش مصنوعی: جان انسان، روح و زندگی اوست و تو خود روح زندگی او هستی. در این دنیا تو موجودی زنده هستی و جانی که در آن زندگی میکند، جهانی از احساسات و تجربههاست.
هوش مصنوعی: عاشقانت هر صبح با شور و شوقی وصفناپذیر، صدایی دارند که در تمام فضای زمین و آسمان طنینانداز میشود و با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست.
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف یک مرغ عجیب و غریب میپردازد که جان عاشق را به تصویر میکشد. این مرغ، با وجود اینکه به زمین و آسمان تعلق ندارد، اما هیچگاه نمیتواند در جایی آرام بگیرد و آشیانهای پیدا کند. این بیان به احساس درونی عاشقی اشاره دارد که در پی مکان و آرامش است اما همواره در جستجوی عشق و آزادی باقی میماند.
هوش مصنوعی: تمامی عالم را به تو میبینم و از تو در عالم هیچ نشانی نمیبینم.
هوش مصنوعی: ای موجودی که هم در حضور و هم در غیبت، جان من را پر کردهای، وجود تو برای من هم در حقیقت و هم در ظن معنی دارد.
هوش مصنوعی: بدن میداند که وجودش از روح جداست و روح نیز آگاهی دارد که وجودش در قلب و درون بدن است.
هوش مصنوعی: بسیار سخن میگویی، اما در مواقعی هم سکوت میکنی. در بعضی وقتها خود را نشان میدهی، در حالی که در لحظات دیگری پنهان میشوی.
هوش مصنوعی: کیست که بتواند نور آفتاب را ببیند، در حالی که چشم نابینا جایی برای آن ندارد؟
هوش مصنوعی: همه ما نقص و عیوب خاص خود را داریم، مانند اینکه وقتی کسی به حقیقت و شناخت عمیق میرسد، در حضور کسی که از همه عیوب باخبر است، این عیوب مشخص میشود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که روح ما از خطاها پاک نشود، هرگز نمیتوانی با عاشقان واقعی همراستا شوی.
هوش مصنوعی: هر شب آستینم را پر از خون کردهام، اما آیا روزی میشود که شایستهٔ آن درگاه باشم؟
هوش مصنوعی: مثل عطار که از تمام دو جهان آزاد شده، تو هم بندهٔ یگانه او شو و در این حال جاودانه خواهی بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
یخچه میبارید از ابر سیاه
چون ستاره بر زمین از آسمان
چون بگردد پای او از پای دار
آشکوخیده بماند همچنان
عید فرخ باد بر شاه جهان
جاودانه شادمان و کامران
نعمتش پیوسته و عمرش دراز
دولتش پاینده و بختش جوان
سال و مه لشکرکش و لشکر شکن
[...]
ای مرا دیدار تو جان و جهان
بی تو هرگز نی جهان خواهم نه جان
ای جهان جان چه شادی باشدم
چون نباشی با من ای جان جهان
ای بسان حور و آئین پری
[...]
ای آفتاب حسن تو را آفتاب
سجده برد همچو من از آسمان
خردی تو و بزرگ تو را پایگاه
سال تو اندک و تو بسیار دان
چو آفتاب خردی در چشم خلق
[...]
روی بخت خواجه خرم همچو گل
باد تا هر سال گل آرد جهان
بسته دولت عهد با دورانش باد
تا بود پیوسته با دوران زمان
باد حاجت خرمی را با دلش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.