چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود
چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود
گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما
جان ما گر در فزاید حسن تو کم کی شود
دل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کردهای
این چنین طراریت با من مسلم کی شود
عهد کردی تا من دلخسته را مرهم کنی
چون تو گویی یا کنی این عهد محکم کی شود
چون مرا دلخستگی از آرزوی روی توست
این چنین دل خستگی زایل به مرهم کی شود
غم از آن دارم که بی تو همچو حلقه بر درم
تا تو از در در نیایی از دلم غم کی شود
خلوتی میبایدم با تو زهی کار کمال
ذرهای همخلوت خورشید عالم کی شود
نیستی عطار مرد او که هر تر دامنی
گر به میدان لاشه تازد رخش رستم کی شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر ابراز احساسات عمیق عاشقانه و دلشکستگی فردی است که تنها بودنش را بدون معشوق نمیتواند تحمل کند. شاعر میگوید که زندگیاش بدون محبوبش بیمعناست و دلش به شدت از دوری او رنج میبرد. او به عهد و وفاداری محبوبش اشاره میکند و میگوید که اگر محبوبش به او توجه کند، خستگی و درد دلش بهبود مییابد. همچنین، شاعر به نیاز به خلوت و نزدیکی با معشوقش اشاره کرده و میگوید که در غیاب او، احساس تنهایی و غم میکند. در نهایت، او به زبان استعاره به شخصیت عطار اشاره میکند و از ناتوانی خود در مقایسه با قدرت و زیبایی معشوقش سخن میگوید.
هوش مصنوعی: وقتی تو محبوب من هستی، زندگی من بدون تو چطور میتواند شاداب باشد؟ وقتی تنها به تو نگاه میکنی و به کسی دیگر توجه نمیکنی، چگونه میتوانم با کسی دیگر همنشینی داشته باشم؟
هوش مصنوعی: اگر زیبایی دلانگیز خود را به ما نشان بدهی، جان ما با زیبایی تو افزون خواهد شد و زیبایی تو هر چقدر هم که زیاد باشد، هرگز کم نمیشود.
هوش مصنوعی: تو دل من را به تسخیر خود درآوردهای و از من میپرسی که چرا اینگونه بیهدف و آشفتهام. این ارتباط و وابستگی میان ما، چه زمانی به یک امر روشن و واضح تبدیل خواهد شد؟
هوش مصنوعی: تو قول دادهای که به من، که دلشکستهام، آرامشی بدهی. حالا منتظرم ببینم این قول و قرار جدی تو کی به عمل درمیآید.
هوش مصنوعی: وقتی که دلم از آرزوی دیدن روی تو خسته است، به این راحتی نمیتوانم دلم را با یک داروی معمولی شفا دهم.
هوش مصنوعی: من غمگینم چون بدون تو مانند حلقهای هستم که به در بستهای وصل شده است؛ تا زمانی که تو به در وارد نشوی، دل من چگونه میتواند بیغم باشد؟
هوش مصنوعی: من باید با تو تنها نشستم، که این دمی که با تو میگذرانم، چقدر ارزشمند است. هرگز ممکن نیست که حتی یک ذره از نور خورشید با روشنایی عالم در یک جا جمع شود.
هوش مصنوعی: عطار، مردی بزرگ است و اگر کسی در میدان نبرد حتی با دامن تر به مبارزه بپردازد، نمیتواند به رستم تبدیل شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
یار ما از کشتن عشاق درهم کی شود؟
آنچنان باغ و بهاری نخل ماتم کی شود؟
زاهد از طاعت به راز عشق محرم کی شود؟
من گرفتم شد ملک ابلیس آدم کی شود؟
عشق هر ناقص بصیرت را نمی گردد نصیب
[...]
هر که غافل یک نفس شد صاحب دم کی شود؟
کج گذارد آن که پا در راه، اقدم کی شود؟
کی به حرف آید اگر داند معلم در قفاست
طوطی آگه چون بود ز آیینه همدم کی شود؟
کعبه را بگذار و طوف خانهٔ خمار کن
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.