یار ما از کشتن عشاق درهم کی شود؟
آنچنان باغ و بهاری نخل ماتم کی شود؟
زاهد از طاعت به راز عشق محرم کی شود؟
من گرفتم شد ملک ابلیس آدم کی شود؟
عشق هر ناقص بصیرت را نمی گردد نصیب
مهر عالمتاب با خفاش همدم کی شود؟
مهر خاموشی نگردد پرده اسرار عشق
بوی گل را مانع از پرواز شبنم کی شود؟
شوخ چشمی پرده شرم و حیا را می درد
سوزن عیسی نهان در جیب مریم کی شود؟
از گهر گرد یتیمی بحر نتوانست شست
کلفت عاشق کم از اشک دمادم کی شود؟
صبح دارد خنده براختر فشانیهای چرخ
زخم چون کاری بود از بخیه درهم کی شود؟
پیش گوهر در صدف آویختن دون همتی است
همت عاشق تسلی با دو عالم کی شود؟
دست ما گستاخ و آن موی میان نازک مزاج
رشته پیوند ما و یار محکم کی شود؟
اضطراب دل ز غمخواران ظاهر بیش شد
چاره این زخم پنهانی به مرهم کی شود؟
در دل سنگ این شرار شوخ جولان می کند
سخت جانی مانع آمد شد غم کی شود؟
از دو حرف قالبی کز دیگران آموخته است
دعوی گفتار بر طوطی مسلم کی شود؟
عقل را در بارگاه عشق راه حرف نیست
هر فضولی در حریم شاه محرم کی شود؟
عقده گردون چه باشد پیش آه عاشقان؟
سد راه گیرودار نیزه، پرچم کی شود؟
آدمی را عشق صائب می کند کامل عیار
نیست هرکس را که درد عشق، آدم کی شود؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان مفاهیم عمیق عشق، رازها و پیچیدگیهای آن میپردازد. شاعر با طرح پرسشهایی شروع میکند که به تضادها و چالشهای عشق اشاره دارد. او تأکید میکند که عشق حقیقی و عمیق نه تنها به زهد و عبادت وابسته نیست بلکه میتواند آدمی را از حالتی ناقص به کمال برساند. همچنین، عشق را به عنوان نیرویی میشناسد که حتی در دلهای سخت و ظاهراً بیعاطفه نیز میتواند جرقهای ایجاد کند. شاعر به ارتباط پیچیده میان عشق و عرفان، دشواریهای آن، و بینظیریهای آن اشاره میکند و نشان میدهد که عشق واقعی و عمیق فراتر از ظواهر و آداب است و فقط برای عدهای خاص مقدر شده است. بهطور کلی، شعر عمیقاً در تلاش برای تشریح فراز و فرودهای عشق و تأثیرات آن بر روح و روان انسان است.
هوش مصنوعی: محبوب ما چگونه میتواند محبتی را که باعث رنجش دل عاشقان میشود از سر بگذراند؟ آیا میتوان در این باغ و بهاری که با غم و اندوه آمیخته است، جویای خوشبختی و شادابی شد؟
هوش مصنوعی: زاهد هرگز به درک عمق عشق نخواهد رسید. من که در مسیر عشق بودم، آیا میتوانم بگویم که ابلیس از مقام آدم پایینتر نیست؟
هوش مصنوعی: عشق به هر کسی که دیدگاه نادرستی دارد، نمیرسد. آیا ممکن است کسی که با خفاش همنشین است، شایسته نور و عشق عالمتاب شود؟
هوش مصنوعی: عشق و احساسات عمیق به هیچ وجه پنهان نمیمانند، و اگرچه در سکوت هم باشد، رازهای آن بازگو میشوند. مانند اینکه بوی گل مانع از این نمیشود که شبنم آزادانه بر روی گلها بنشیند و خود را نشان دهد.
هوش مصنوعی: بیپرده و بیحیا شدن در برابر زیبایی و جذابیت دیگران، همانند سوزن عیسی که در جیب مریم پنهان است، به تدریج اتفاق میافتد. این احساسات و تمایلات پنهان بهراحتی امکان بروز پیدا میکنند و جلوهگری میکنند.
هوش مصنوعی: از گوهر گرانبهای یتیمی، دریا قادر به شست و شو نیست. حالا عشق، با اشکهای پیوستهاش، چگونه ممکن است کمتر از این باشد؟
هوش مصنوعی: صبح دارد با خنده بر فراز آسمان، نور خورشید را پخش میکند. زخمها و دردهایی که انسان در گذشته تجربه کرده، مانند بخیههایی است که نمیتواند به راحتی فراموش شود. آیا روزی خواهد رسید که این زخمها بهبود یابند و به یاد نیاوریم؟
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که قرار دادن گوهر در صدف، نشانهای از کمهمتی و بیهمتی است؛ چرا که ارزش واقعی عاشق، فراتر از دنیای مادی است و او به طور طبیعی به دنبال آرامش و تسلی در دو عالم است. در واقع، فرد عاشق باید به چیزهای والاتر از مادیات توجه کند و به ارزشهای بزرگتری دست یابد.
هوش مصنوعی: دست ما بیپروا است و آن موی نازک که بین ما و معشوق ارتباط برقرار کرده، چگونه میتواند محکم شود؟
هوش مصنوعی: دل از نگرانی و دلسوزی دیگران بیشتر نگران و پریشان شده است. این درد مخفی چه زمانی با مرهمی درمان خواهد شد؟
هوش مصنوعی: در دل سنگ، یک شعله سرکش و بازیگوش در حال جنب و جوش است و سختی زندگی نمیتواند مانع از بروز این شعله شود. غم و ناراحتی چه زمانی خواهد توانست خاموشش کند؟
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر کسی تنها به یادگیری و تقلید از دیگران بپردازد و خود نداشته باشد، نمیتواند ادعای دانایی و سخنوری کند. مانند طوطی که فقط صحبتهای دیگران را تکرار میکند و نمیتواند به طور مستقل فکر کند یا نظر بدهد.
هوش مصنوعی: عقل در مقابل عشق جایی برای سخن گفتن ندارد. هیچ فردی که فضول و بیاجازه باشد، نمیتواند به حریم یک پادشاه راه پیدا کند.
هوش مصنوعی: از درد و رنج عاشقان، مشکلات بزرگ آسمان چه اهمیتی دارد؟ آیا میتواند مانع از پیروزی و افتخار عاشقان شود، یا چنین چیزی تنها یک نام ظاهر است؟
هوش مصنوعی: عشق انسان را به کمال میرساند، اما هر کسی با تجربه درد عشق به این کمال نمیرسد و نمیتواند به واقعیت انسانی تبدیل شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود
چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود
گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما
جان ما گر در فزاید حسن تو کم کی شود
دل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کردهای
[...]
هر که غافل یک نفس شد صاحب دم کی شود؟
کج گذارد آن که پا در راه، اقدم کی شود؟
کی به حرف آید اگر داند معلم در قفاست
طوطی آگه چون بود ز آیینه همدم کی شود؟
کعبه را بگذار و طوف خانهٔ خمار کن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.