غزل شمارهٔ ۱۶۶
حدیث عشق در دفتر نگنجد
حساب عشق در محشر نگنجد
عجب میآیدم کین آتش عشق
چه سودایی است کاندر سرنگنجد
برو مجمر بسوز ار عود خواهی
که عود عشق در مجمر نگنجد
درین ره پاک دامن بایدت بود
که اینجا دامن تر درنگنجد
هر آن دل کاتش عشقش برافروخت
چنپان گردد که اندر برنگنجد
دلی کز دست شد زاندیشهٔ عشق
درو اندیشهٔ دیگر نگنجد
برون نه پای جان از پیکر خاک
که جان پاک در پیکر نگنجد
شرابی کان شراب عاشقان است
ندارد جام و در ساغر نگنجد
چو جانان و چو جان با هم نشینند
سر مویی میانشان درنگنجد
رهی کان راه عطار است امروز
در آن ره جز دلی رهبر نگنجد
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
جواد نوشته:
واقعا زیباست
👆⚐
عباس نوشته:
مصرع دوم از بیت پنجم
چنپان گردد که اندر برنگنجد
چنان درست است.
👆⚐