گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حکیم سبزواری

اتی الرّبیع قیل الهموم بالنغماتی

بگیر جام شرابی بنوش آب حیاتی

قدم نهاده به بالین و من به شکر قدومش

نثرت درّ فؤادی علیه فی الخطواتی

نموده آینهٔ حق نمای موسی دل را

و میض انقلب الطرف منه ذاحسراتی

اگر نه شرک بدی چون بدیدمی زلفت

عبدت کالثنوی النور منک و الظّلماتی

به بحر چند رسد آب دیده نور دو دیده

الام نیته قلبی اصعد الزّفراتی

تو شمع انجمن و من ز دوری تو سیه‌روز

خیالکم لضمیر الانیس فی الخلواتی

مبند بر شتر ای ساربان محامل جانان

فلا محیص لک الیوم ان جرت عبراتی

مشام کو که توان نکهتی شنید وگرنه

فمن حدائقة کم تفوح من نفخاتی

ز سوز عشق خدا کیمیا شدی اسرار

فها سبیکة قلبی المذاب فی الو جناتی

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
سعدی

سَلِ المَصانِعَ رَکباً تَهیمُ في الفَلَواتِ

تو قدرِ آب چه دانی که در کنارِ فراتی؟

شبم به رویِ تو روز است و دیده‌ها به تو روشن

و إِن هَجَرتَ سَواءٌ عَشِیَّتي و غَداتي

اگر چه دیر بماندم امید برنگرفتم

[...]

شمس مغربی

شهدتُ فیک جمالاً فنيتُ فیه بِذاتي

قتلتَني بِلِحاظٍ و ذاک عینُ حیاتي

ز چشم مست و خرابت مدام مست و خرابم

ولیس نَشوَةَ في الحبِّ من کُؤُوس سُقاتي

چو از جمیع جهات است جلوه‌گاه تو چشمم

[...]

آشفتهٔ شیرازی

به یاد آب مجاور دلا در این فلواتی

بود سراب گمان میکنی مقیم فراتی

صنم پرست بدل بر زبان صمد ز چه گوئی

به کعبه و به بغل در نهفته لات و مناتی

اجل ز مرگ خلاصت دهد کشی ز چه منت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه