گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حکیم سبزواری

اَلا مَن مُبَلِغٌ سَلُمی سَلامی

که در راهش دهم جان گرامی

نسیم صبح و بانگ مرغ برخاست

نَسیمی هاتَ لی کَأسُ المُدامی

مکن ناصح مرا دیگر ملامت

فَاِنّی لا اُبالِی بِاَلملامی

مغنّی ساز کن صوت و صدائی

لَیُجلُوا مِن صَد اَقلبی الظَّلامی

مرا با درد خود بگذار همدم

لَقد اَعیی اَطِبائی سَقامِی

ز بس تیر آمده بر دل ز جورت

سِهام قَد عَلَت فوقَ السِّهامی

بکُش اسرار را وز حشر مندیش

فَما قَتلّی عَلَیکُم بِالحَرامی