فلک دوران زند بر محور دل
وجود هر دو عالم مظهر دل
اگر اکسیر درد عشق خواهی
بیا شو از گدایان در دل
هر آن کالا که در بازار عشق است
بجو سرمایهاش از کشور دل
هر آن نقشی که بر لوح از قلم رفت
نوشته دست حق بر دفتر دل
سرشته عشق پاکان در نهادش
کز اصل پاک آمد گوهر دل
جهان معنوی دل را اسیر است
ز فر عشق باشد افسر دل
چرا این مرغ دل پرد بهر شاخ
چو هست اسرار یار دل بر دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شهنشه را فزون شد مهر در دل
تو گفتی شکرش بارید بر دل
تو هم دربان جانی هم در دل
هم از روی حقیقت همسر دل
ترا همچون کمی پرسیم و زر دل
مرا چون کوه دایم سنگ بر دل
هژبر روز هیجا گرد پر دل
که باشد پیل پیش او شتر دل
الا ای پادشاه کشور دل
که دایم میزند عشقت در دل
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.