هوش مصنوعی: این شعر به توصیف ویژگیهای متفاوت اشیاء و موجودات میپردازد. اخگر و آتش بهطور کلی هر دو آتش هستند، اما اخگر مانند چراغ نمیسوزد. سوزن و آهن نیز مشابه هم هستند، ولی سوزن قدرتی مانند تبر ندارد. سپس به توصیف کلک (گلو) اشاره میکند که مثل مرغکی با دو دوتا چشم پر از آب مشک و زبانی دو شاخ و وتر است، که نشاندهنده توانایی بیان خیر و شر است. بهطور کلی، شاعر به تفاوتها و ویژگیهای مختلف موجودات و اشیاء میپردازد.
هوش مصنوعی: این شعر اشاره به این دارد که هر انسان مانند پرندهای است که دو چشمش به اندازه دو چشمه پر از آب میدرخشد. او برای کسب نیکی و بدی، زبانی دارد که شبیه دو شاخه ساز است. به عبارتی دیگر، انسان دارای بینش و توانایی انتخاب در برخورد با خیر و شر است و این توانایی به او کمک میکند تا راه درست را پیدا کند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف ویژگیهای متفاوت اشیاء و موجودات میپردازد. اخگر و آتش بهطور کلی هر دو آتش هستند، اما اخگر مانند چراغ نمیسوزد. سوزن و آهن نیز مشابه هم هستند، ولی سوزن قدرتی مانند تبر ندارد. سپس به توصیف کلک (گلو) اشاره میکند که مثل مرغکی با دو دوتا چشم پر از آب مشک و زبانی دو شاخ و وتر است، که نشاندهنده توانایی بیان خیر و شر است. بهطور کلی، شاعر به تفاوتها و ویژگیهای مختلف موجودات و اشیاء میپردازد.
هوش مصنوعی: زغالها هم آتش هستند، اما مانند چراغ نمیتابند. سوزن نیز از آهن ساخته شده است، اما مانند تبر برنده نیست.
هوش مصنوعی: این شعر اشاره به این دارد که هر انسان مانند پرندهای است که دو چشمش به اندازه دو چشمه پر از آب میدرخشد. او برای کسب نیکی و بدی، زبانی دارد که شبیه دو شاخه ساز است. به عبارتی دیگر، انسان دارای بینش و توانایی انتخاب در برخورد با خیر و شر است و این توانایی به او کمک میکند تا راه درست را پیدا کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سروست و بت نگار من آن ماه جانور
ار سرو سنگ دل بود و بت حریر بر
باری ندانمت که چه خو داری ای پسر
تا نیستی مرا و ترا هیچ درد سر
همچون مه دو هفته برون آیی از وثاق
همچون مه گرفته درون آییم ز در
رغم مرا چو سرکه مکن چون بمن رسی
[...]
آن سوسن سپید شکفته به باغ در
یک شاخ او ز سیم و دگر شاخ او ز زر
پیراهنیست گویی دیبا ز شوشتر
کز نیل ابره استش و از عاج آستر
تا بیشتر زند بدلم عشق نیشتر
باشد مرا بمهر بتان میل بیشتر
اندیشه یکی پسر اندر دلم فتاد
هرگز نیامده ببر من چنو پسر
تا عشق آن پسر بسرم بر نهاد رخ
[...]
آن ترجمان غیب و نماینده هنر
آن کز گمان خلق مر او را بود خبر
آن زرد چهره که کند روی دوست سرخ
شخصی نه جانور برود همچو جانور
غواص پیشه ای که به دریا فرو شود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.