گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اسیری لاهیجی

وقت نماز ز عشق شنیدم عجب ندا

قد اذن الموئذن حیوا علی الفنا

ای دل بذوق زهر فنا نوش و غم مخور

بعدالفناء قد تجدالعز والبقا

گوید خرد که پر خطر است این طریق عشق

والله لا اخاف من الموت فی الهوی

گر پیش ازین جمال تو پنهان ز خلق بود

الان ذکر حسنک قد شاع فی الوری

کردی بنور خویش منور بصیرتم

حتی رایت وجهک فی کل مااری

مهر رخت ز پرده هر ذره ظاهرست

یا حبذا ظهورک فی صورة الخفی

بنگر جهان بدیده حق بین اسیریا

من نوره تنورت الارض والسما